جمعه / ۱۹ اردیبهشت / ۱۴۰۴ Friday / 9 May / 2025
×

در حالی که دور چهارم مذاکرات دولت ترامپ-ایران که قرار بود در اوایل مه ۲۰۲۵ برگزار شود به تعویق افتاده است، کشور‌های شورای همکاری خلیج فارس به نظر می‌رسد همچنان از روند تعامل بین ایران و ایالات متحده و انتخاب عمان به‌عنوان تسهیل‌کننده حمایت می‌کنند. مرکز عربی واشنگتن در تحلیلی به تغییر دیدگاه اعضای شورای […]

چرا اعراب حاشیه خلیج فارس با مذاکرات ایران و آمریکا موافق هستند19اردیبهشت
  • کد نوشته: 9617
  • 8 بازدید
  • بدون دیدگاه
  • در حالی که دور چهارم مذاکرات دولت ترامپ-ایران که قرار بود در اوایل مه ۲۰۲۵ برگزار شود به تعویق افتاده است، کشور‌های شورای همکاری خلیج فارس به نظر می‌رسد همچنان از روند تعامل بین ایران و ایالات متحده و انتخاب عمان به‌عنوان تسهیل‌کننده حمایت می‌کنند.

    مرکز عربی واشنگتن در تحلیلی به تغییر دیدگاه اعضای شورای همکاری خلیج فارس نسبت به مذاکرات آمریکا و ایران پرداخته که در ادامه آمده است.

    در حالی که رهبران منطقه‌ای خود را برای نخستین سفر مهم سیاسی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، در دوره دوم ریاست جمهوری‌اش آماده می‌کنند—سفری به عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی—موضوع ایران همچنان به‌صورت برجسته مطرح است، درست مانند سفر نخست ترامپ به عربستان در مه ۲۰۱۷، که اولین سفر خارجی او در دوره اول ریاست‌جمهوری‌اش بود.

    ترامپ در سخنرانی هشت سال پیش خود در ریاض، بر دو تهدید اصلی یعنی ایران و افراط‌گرایی منطقه‌ای برای ثبات و امنیت تأکید کرد، اما تنها چند هفته پس از آن، هرگونه تصور از جبهه واحد میان شرکای آمریکا در خلیج فارس فروپاشید، چرا که عربستان سعودی، بحرین و امارات، محاصره‌ای را علیه کشور همسایه‌شان، قطر، آغاز کردند.

    این بن‌بست، به طولانی‌ترین و عمیق‌ترین شکاف در تاریخ شورای همکاری خلیج فارس تبدیل شد و تنها در ژانویه ۲۰۲۱—یک روز پیش از حمله حامیان ترامپ به کنگره آمریکا در ۶ ژانویه—و در جریان انتقال قدرت از دولت ترامپ به دولت جو بایدن پایان یافت.

    این بار، فضای منطقه‌ای که هیئت آمریکایی در بدو ورود به عربستان سعودی در ۱۳ مه با آن روبه‌رو خواهد شد، تفاوت‌های چشمگیر و معناداری دارد. آنها قرار است در روز بعد در نشست برنامه‌ریزی‌شده رهبران شورای همکاری خلیج فارس شرکت کنند و سپس به دوحه و ابوظبی ادامه سفر دهند.

    پس از گذشت ۱۰۰ روز پرتلاطم از آغاز دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ، با چالش‌های حقوقی فزاینده و نارضایتی عمومی از برخی سیاست‌های آمریکا، کاخ سفید تلاش خواهد کرد تا این سفر خارجی نخست—به‌جز مراسم خاکسپاری پاپ فرانسیس در واتیکان—با موفقیت همراه باشد.

    این اهمیت به‌ویژه از آن جهت است که سایر حوزه‌های کلیدی سیاست خارجی دولت ترامپ که به‌نظر می‌رسد بی‌برنامه و پراکنده بوده‌اند، تنها دستاورد‌های محدودی داشته‌اند و حتی آنها نیز در حال کاهش‌اند: ترامپ نتوانسته جنگ اوکراین را پایان دهد، آتش‌بس شکننده در غزه فروپاشیده و گفت‌وگوی غیرمستقیم هسته‌ای میان آمریکا و ایران در وضعیتی نامشخص قرار دارد.

    این اهمیت به‌ویژه از آن جهت است که سایر حوزه‌های کلیدی سیاست خارجی دولت ترامپ که به‌نظر می‌رسد بی‌برنامه و پراکنده بوده‌اند، تنها دستاورد‌های محدودی داشته‌اند و حتی آنها نیز در حال کاهش‌اند: ترامپ نتوانسته جنگ اوکراین را پایان دهد، آتش‌بس شکننده در غزه فروپاشیده و گفت‌وگوی غیرمستقیم هسته‌ای میان آمریکا و ایران در وضعیتی نامشخص قرار دارد.

    نقش‌های تسهیل‌گر شورای همکاری خلیج فارس

    تعجب‌آور نیست که کشور‌های خلیج فارس نقش‌های تسهیل‌کننده‌ای در مذاکرات میان مقامات آمریکایی و ایرانی ایفا کرده‌اند، مذاکراتی که از ۱۲ آوریل آغاز شده و با جلسات بیشتری در ۱۹ و ۲۶ آوریل ادامه یافت. نامه‌ای از ترامپ به رهبر عالی‌قدر، آیت‌الله علی خامنه‌ای، ابتدا در مارس از طریق یک واسطه اماراتی ارسال شد و پاسخ ایران نیز از طریق عمان ارسال گردید، که جایگاه مورد اعتماد سلطنت عمان را در میان همه طرف‌ها به خوبی نشان می‌دهد. علاوه بر این، سفر وزیر خارجه ایران، عباس عراقچی، به مسقط در ۱۶ مارس، روند مذاکرات را پیش برد.

    در سال ۲۰۱۳، زمانی که عمان ماه‌ها گفت‌وگوی پنهانی بین مقامات آمریکایی و ایرانی را در دوران ریاست‌جمهوری اوباما تسهیل کرد، عراقچی هدایت هیئت ایرانی را بر عهده داشت و توانست زمینه مشترک کافی با ویلیام برنز، معاون وزیر امور خارجه آمریکا، برای پیشرفت به مذاکرات علنی ایجاد کند که شامل پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل، آلمان و اتحادیه اروپا بود.تعجب‌آور نیست که کشور‌های خلیج فارس نقش‌های تسهیل‌کننده‌ای در تسهیل مذاکرات میان مقامات آمریکایی و ایرانی ایفا کرده‌اند.

    در حالی که دور چهارم مذاکرات دولت ترامپ-ایران که قرار بود در اوایل مه ۲۰۲۵ برگزار شود به تعویق افتاده است، کشور‌های شورای همکاری خلیج فارس به نظر می‌رسد همچنان از روند تعامل بین ایران و ایالات متحده و انتخاب عمان به‌عنوان تسهیل‌کننده حمایت می‌کنند.

    مقامات عمانی همچنان اعتماد همتایان خود در تهران و واشنگتن را دارند و تمایل به دیپلماسی با روند حرکت در خلیج فارس در پنج سال گذشته همخوانی دارد. در واقع، تغییر جهت از درگیری‌های ژئوپلیتیکی دهه گذشته به سوی دیپلماسی، بزرگ‌ترین تفاوت در چشم‌انداز منطقه‌ای است که هیئت آمریکایی هنگام ورود به خلیج فارس با آن روبه‌رو خواهد شد.

    اعتماد و تغییر محاسبات منطقه‌ای

    رهبران شش کشور شورای همکاری خلیج فارس (GCC) از سال ۲۰۲۱ تاکنون، اگرچه با سرعت‌های متفاوت، به‌طور پیگیرانه‌ای در تلاش بوده‌اند تا روابط خود را با ایران ترمیم و بازسازی کنند، به‌عنوان بخشی از استراتژی «کاهش ریسک» که هدف آن کاهش تنش‌های ناشی از بی‌ثباتی منطقه‌ای و متمرکز شدن بیشتر بر روی سرمایه‌گذاری‌های اقتصادی و زیرساختی پس از پاندمی است.

    شناخته‌شده‌ترین این ابتکارات، چشم‌انداز ۲۰۳۰ عربستان سعودی است که به سال سرنوشت‌ساز خود نزدیک می‌شود، با مجموعه‌ای از «پروژه‌های غول‌پیکر»، که بسیاری از آنها در امتداد سواحل دریای سرخ این کشور قرار دارند، و به نظر می‌رسد که در مسیر پیشرفت با مشکلاتی مواجه هستند. در جای دیگر، قطر در حال نزدیک شدن به تکمیل فاز اول از یک فرآیند سه مرحله‌ای است که ظرفیت تولید گاز طبیعی مایع خود را تا سال ۲۰۳۰ تقریباً دو برابر خواهد کرد، و امارات متحده عربی به‌طور گسترده‌ای در زمینه هوش مصنوعی و سایر فناوری‌های آماده‌سازی برای آینده سرمایه‌گذاری می‌کند، در حالی که عمان به‌سرعت در حال توسعه بخش هیدروژن خود است.

    بزرگ‌ترین عامل تغییر محاسبات منطقه‌ای در خلیج فارس نسبت به ایالات متحده و ایران، حمله موشکی و پهپادی سپتامبر ۲۰۱۹ به زیرساخت‌های نفتی عربستان سعودی بود که به طور موقت نیمی از تولید نفت این کشور را از کار انداخت.

    این حمله که بخشی از مجموعه‌ای از حملات به اهداف انرژی و دریایی در عربستان سعودی و امارات بین مه و سپتامبر بود، به تأسیسات پردازش نفت ابقیق و میدان نفتی خریص هدف گرفت، و به ایران نسبت داده شد، هرچند هیچ‌گاه به‌طور رسمی ایران مسئول شناخته نشد. آنچه که موجب شوک در ریاض و دیگر پایتخت‌های خلیج فارس مانند ابوظبی شد، واکنش دولت ترامپ در آن زمان بود، زمانی که رئیس‌جمهور ترامپ تفاوتی میان منافع ایالات متحده و منافع آنها قائل شد و از اقدام آشکار برای پاسخ به حملات خودداری کرد. عدم اقدام ترامپ باعث شد تا رهبران عربستان و امارات به اعتبار ایالات متحده به‌عنوان یک شریک امنیتی و تأمین‌کننده بازدارندگی در برابر تهدیدات منطقه‌ای شک کنند.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *