امام مهدی از دیدگاه شیعیان دوازدهمین و آخرین امام شیعیان دوازده امامی، محمد بن حسن عسکری(علیه السلام) مشهور به امام مهدی، امام زمان و حجت بن الحسن (عجل الله تعالی فرجه)[1] است. به اعتقاد شیعیان دوازده امامی[2]، ایشان در سال ۲۵۵ هجری قمری به دنیا آمده و ایشان همان مهدی موعود هستند که پس از […]
دوازدهمین و آخرین امام شیعیان دوازده امامی، محمد بن حسن عسکری(علیه السلام) مشهور به امام مهدی، امام زمان و حجت بن الحسن (عجل الله تعالی فرجه)[1] است. به اعتقاد شیعیان دوازده امامی[2]، ایشان در سال ۲۵۵ هجری قمری به دنیا آمده و ایشان همان مهدی موعود هستند که پس از دوره طولانی غیبت، ظهور خواهند کرد. دوره امامت ایشان پس از شهادت پدر بزرگوارشان امام حسن عسکری(ع) در سال ۲۶۰ق آغاز شده است.
بر اساس کتب شیعیان، حکومت عباسی[3] در دوره امامت امام حسن عسکری(علیه السلام) به دنبال فرزند ایشان (که به عنوان مهدی و جانشین پدر شناخته می شدند) بودند؛ به همین دلیل، تولد امام زمان(عج) مخفی نگه داشته شد و به جز افراد خاصی از یاران امام عسکری (علیه السلام)، کسی ایشان را ندید و به همین دلیل هم، پس از شهادت امام عسکری(ع)، برخی از شیعیان در اعتقادات خود دچار شک شده و گروه هایی در جامعه شیعه به وجود آمد که گروهی از آنان، از جعفر کَذّاب، عموی امام زمان(عج)، پیروی کردند.
در این شرایط حساس و آشفته شیعیان، نامه های امام زمان (علیه السلام) که با نام توقیع شناخته می شود و توسط نُوّاب خاص[4] به اطلاع مردم میرسید، باعث تثبیت و تقویت دوباره تشیع گردید، تا جایی که در قرن چهارم قمری، از میان فرقههایی که پس از شهادت امام عسکری (علیه السلام)، از شیعیان شکل گرفته بود، فقط شیعه دوازده امامی باقی ماند.
امام زمان(عجل الله فرجه) پس از شهادت پدرشان، از دیدگان مردم پنهان ماندند که به آن دوره، غیبت صغری[5] می گویند؛ در این مدت به واسطه چهار نائب خاص با شیعیان ارتباط داشتند اما از سال ۳۲۹ هجری قمری، ارتباط مردم با ایشان از طریق نائبان خاص هم پایان یافت و دوره غیبت کبری [6] آغاز شد که در احادیث پیشوایان معصوم ، از امام زمان در زمان غیبت، به “خورشید پشت ابر” تشبیه شده است.[7]
به اعتقاد شیعیان، امام مهدی(عج) زنده است و در آینده ظهور خواهند کرد و به همراه یارانش، حکومتی جهانی برپا میکنند و دنیا را که پر از ظلم و ستم شده، از عدل و داد، پر مینماید. در روایات اسلامی، بر انتظار فرج تأکید زیادی شده[8] و شیعیان این روایات را به معنای انتظار ظهور امام زمان(عج) میدانند.
تفسیر نویسان شیعه بر اساس روایات، دسته ای از آیات قرآن را اشاره به امام زمان(عج) دانستهاند و حتی کتابی مستقل در مورد آیات مهدوی گردآوری نموده اند.[9] احادیث بسیاری نیز درباره امام زمان، زندگی و غیبت و حکومت او نقل شده است. گفته شده بیش از ۲۰۰۰ کتاب به زبانها و موضوعات مختلف درباره امام مهدی نوشته شده است.
اهلسنت، شخصی با نام مهدی را منجی آخرالزمان دانسته و او را از نسل پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به حساب آورده اند؛ اما، تعدادی از آنها معتقدند که ایشان هنوز به دنیا نیامده و در آینده متولد خواهند شد. در این میان برخی از علمای اهلسنت مانند سبط ابنجوزی[10] و ابنطلحه شافعی[11]، همانند شیعیان به این باور هستند که مهدی موعود همان فرزند امام حسن عسکری(ع) است که در سال ۲۵۵ق به دنیا آمده است.
در منابع روایی اهل سنت، احادیث متعددی درباره مهدی و منجی آخرالزمان آمده است[12] که برخی حدیث پژوهان اهل سنت مانند آبری شافعی، عبدالحق دهلوی، سفارینی، و شوکانی به متواتر بودن[13] آنها تصریح کردهاند.
اهل سنت بر پایه این روایات، به وجود «مهدی» باور دارند اما در عین حال، دیدگاه بسیاری از اهل سنت با دیدگاه شیعه متفاوت است؛ از جمله اینکه: پدر «مهدی» از دیدگاه اهل سنت، همنام پدر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) یعنی عبدالله است؛ در حالی که شیعیان، ایشان را فرزند امام عسکری(علیه السلام) میدانند. همچنین در دیدگاه مشهور اهل سنت، مهدی در آخرالزمان به دنیا خواهد آمد؛ گروهی دیگر از آنها نیز، مهدی را از نسل امام حسن(علیه السلام) میدانند، در حالی که بر اساس اعتقاد شیعه، ایشان از نسل امام حسین(علیه السلام) می باشند.[14]
با این وجود، اشتراکهایی میان باورهای اهل سنت و شیعیان درباره منجی آخرالزمان وجود دارد؛ از جمله: ایشان از نسل و همنام پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، و ملقب به «مهدی» هستند؛ قیامی حتمی در آخرالزمان خواهند داشت که بر همه ظالمان پیروز شده و عدل و داد را در سراسر جهان برقرار میکند و حضرت عیسی(علی نبینا و آله و علیه السلام) همراه با ایشان به زمین بازمیگردند.[15]
از سوی دیگر، برخی از علمای اهل سنت، مهدی موعود در اسلام را همان امام دوازدهم شیعیان دانستهاند؛ سبط ابن جوزی، از علمای قرن هفتم قمری، در”تذکرة الخواص” پس از معرفی فرزند امام حسن عسکری(علیه السلام) گفته است:
«وهو الخلف الحجة صاحب الزمان القائم و المنتظَر؛ او همان صاحب الزمان و قائم است که [مسلمانان] در انتظار آمدنش هستند».
همچنین، ابنطلحه شافعی، از علمای قرن هفتم قمری، در “مطالب السؤول”، مهدی منتظر را همان فرزند امام حسن عسکری(علیه السلام) دانسته و روایات ظهور ایشان در آخرالزمان را نقل کرده است.
در احادیث شیعه، برای امام دوازدهم نامهایی همچون محمد، احمد و عبدالله ذکر شده است، اما در میان شیعیان بیشتر با لقب مهدی شناخته میشوند و بر اساس احادیث بسیاری، نام ایشان همان نام پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می باشد.[16]
احادیث فراوانی در منابع شیعه، بردن نام اصلی امام زمان (عجل الله فرجه) را منع کرده و حرام دانستهاند.[17] دو نظریه مشهور درباره این روایات وجود دارد:
علامه محمد تقی مجلسی در کتاب “لوامع صاحبقرانی” در شرح من لا یحضره الفقیه از شیخ بهایی نقل کرده که ایشان بردن نام اصلی امام زمان (عجل الله فرجه) را جایز میدانست ولی این کار را در عصر غیبت صغری[21] حرام دانسته (به خاطر مخفی ماندن ایشان از دست دشمنان) و معتقد است که چون در احادیث از بردن نام حضرت تا پیش از ظهور نهی شده است، ممکن است ممنوعیت بردن اسم (م ح م د) در عصر غیبت کبری[22] هم باشد ولی در عصر غیبت صغری حرام بودنش شدید تر باشد.[23]
حضرت مهدی (عجل الله فرجه) در روایات مختلف و دعاها و زیارات، با القاب و کنیههای بسیاری یاد شده است؛ مرحوم محدث نوری در کتاب “نجم الثاقب” به حدود ۱۸۲ نام و لقب اشاره کرده اند؛ و در کتاب «نام نامه حضرت مهدی(عجل الله فرجه)» حدود ۳۱۰ اسم و لقب برای ایشان ذکر کرده اند. برخی از القابی که محدث نوری برشمرده چنین است: مهدی، قائم، بقیةالله، منتقم، موعود، صاحبالزمان، خاتمالاوصیاء، منتَظَر، حجةالله، احمد، ابوالقاسم، ابوصالح، خاتمالائمه، خلیفةالله، صالح، صاحبالامر، واقیذ، ناقور، موتور و …[26]
پدر بزرگوار امام زمان(عجل الله فرجه)، امام حسن عسکری(علیه السلام)، یازدهمین امام شیعیان است که پس از شهادت امام هادی(علیه السلام) در سال ۲۵۴ تا سال ۲۶۰ق، امامت شیعیان را بر عهده داشتند.[27]
برای مادر بزرگوار آن حضرت، نامهای متعددی از جمله نرجس، سوسن، صقیل یا صیقل، حدیثه و حکیمه[28] و ملیکه[29] ذکر کرده اند و چهار روایت متفاوت درباره سرگذشت و ویژگیهای ایشان نقل شده است:
علامه مجلسی می فرمایند: این نقل با نقل های دیگر در این زمینه اختلاف دارد، مگر آنکه آنها را درباره مادر با واسطه یا مربی امام زمان (عجل الله فرجه) بدانیم.[33]
همانطوری که در برخی از نقل های تاریخی آمده است، مادر امام حسن عسکری(علیه السلام) و مادربزرگ امام زمان(عج) که در روایات به نام “جَدّه” شناخته میشود، پس از شهادت امام عسکری(علیه السلام) امور شیعیان بهطور عمده بر دوش او قرار گرفته بود. مولف کتاب “دانشنامه مهدویت” چنین می نویسد:
{روزى احمد بن ابراهيم نزد حكيمه خاتون رفت، ضمن پرسشهايى از او پرسيد: «شيعيان (بعد از شهادت امام عسکری علیه السلام) به چه كسى مراجعه كنند؟» حكيمه گفت: «به جدۀ او، مادر امام يازدهم.» گفتم: وصيت خود را به زنى واگذاشته است؟ حكيمه گفت: «پيروى از حسين بن على بن ابى طالب عليه السّلام كرده است؛ زيرا آن حضرت، به حسب ظاهر (طبق نقل ها) وصاياى خود را به خواهرش زينب، دختر على بن ابى طالب سپرد [براى پنهان كردن امامت پسرش على بن الحسين].»}[34]
حکیمه خاتون، دختر امام جواد، خواهر امام هادی و عمه امام عسکری (علیهم السلام) می باشند که همزمان با چهار امام زندگی کرده و بر اساس منابع شیعه، شاهد و راوی ولادت امام زمان(عجل الله فرجه) بوده است، و طبق برخی از نقل های ذکر شده، مادر امام زمان (عجل الله فرجه) در خانه ایشان تربیت شده و بسیاری از روایات درباره ولادت امام زمان از آن حضرت نقل شده است.[35]
جعفر بن علی (علیه السلام)، عموی امام زمان(عجل الله فرجه)، پس از شهادت امام عسکری(علیه السلام) مدعی و خواهان امامت شد، به همین دلیل از او با عنوان “جعفر کذاب” یاد میشود؛ بر اساس برخی منابع، او تا پایان زندگی بر ادعای خود باقی ماند و خود را امام میدانست اما برخی دیگر از منابع نوشتهاند که او از توبه کرد و شیعیان به جای جعفر کذاب، او را جعفر تواب (توبه کننده) میخواندند. “محسن امین” نویسنده کتاب “اعیان الشیعه” هم از او با عنوان تَوّاب یاد کرده است.
وی در ۴۵ سالگی در سامرا درگذشت.[37]
در بیشتر منابع شیعه و سنی از امام زمان(عج) به عنوان تنها فرزند امام حسن عسکری(علیه السلام) یاد شده است،[38] و جالب اینجاست که “زرندی حنفی” از تاریخ نگاران اهل سنت، قولی را نقل می کند که برای امام عسکری (علیه السلام) سه فرزند پسر و سه فرزند دختر ذکر می کند اما در پاروقی همان مطلب، نویسنده کتاب خاطر نشان می کند که این مطلب را در هیچ کتاب دیگری نیافته است.[39]
در رابطه با سال ولادت امام زمان (عجل الله فرجه) اختلافاتی وجود دارد؛ برخی از منابع قدیمی به تاریخ تولد ایشان نپرداخته[40] و آن را مخفی دانستهاند،[41] اما روایات بسیاری از شیعه و برخی از اهلسنت، سال ولادت آن حضرت را سال ۲۵۵ [42] یا ۲۵۶ [43] هجری قمری دانستهاند. این اختلاف درباره ماه تولد ایشان نیز وجود دارد، اما نظر مشهور، ولادت ایشان در ماه شعبان است و بسیاری از منابع شیعی نیز همین را ذکر کرده اند[44] اما در عین حال، برخی از کتب شیعه و سنی، ماههای دیگری از جمله رمضان، (که این قول، سال تولد حضرت را 254 می داند) [45]، ربیعالاول یا ربیعالثانی را ماه تولد امام زمان دانستهاند.[46]
منابع تاریخی درباره روز تولد امام زمان (عجل الله فرجه)، گزارشهای مختلفی دارند که در میان آنها، روز نیمه شعبان از همه معروف تر و مشهورتر است و در میان عالمان شیعه:کلینی، مسعودی، شیخ صدوق، شیخ مفید، و در میان دانشمندان اهلسنت ابنخلکان، ابنصباغ مالکی، و شعرانی حنفی، این قول را گزارش کردهاند.[47]
اکثر تاریخ نویسان معتقدند که امام زمان (عجل الله فرجه) در خانه پدر بزرگوارشان امام عسکری (علیه السلام) در سامرا به دنیا آمده اند[48] که هماکنون حرم امام هادی و امام عسکری (علیهما السلام) است. بنابر منابع تاریخی، امام هادی و امام عسکری (علیهما السلام) سالها پیش از تولد امام زمان(عج)، به سامرا، که مرکز خلافت عباسیان بود، آورده شدند[49] و تا پایان عمر در همانجا سکونت داشتند.[50]
برخی از تاریخ پژوهان، زمان این سفر را سال ۲۳۶ [51] و برخی دیگر، آن را در سال ۲۳۳ قمری دانسته اند[52].
به گفته شیخ مفید، امام عسکری(علیه السلام) به دلیل شرایط دشوار آن زمان و جستجوی شدید خلفای عباسی در مورد فرزند آن حضرت، ایشان ولادت امام زمان (عجل الله فرجه) را مخفی نگه داشت و تا زمانی که زنده بودند، امام مهدی (علیه السلام) را برای عموم مردم آشکارا نشان ندادند، به همین علت، پس از شهادت امام عسکری (علیه السلام)، اکثریت مردم از وجود امام زمان (عجل الله فرجه) بی خبر بودند.[53]
بنابر روایاتی که شیخ طوسی و شیخ مفید نقل کردهاند، حکیمه خاتون دختر امام جواد(علیه السلام) و دو تن از کنیزان امام حسن عسکری(علیه السلام)، شاهد ولادت آن حضرت بودهاند.[54] بنابر گفته شیخ مفید، برخی از شیعیان خاص و مورد اعتماد امام عسکری(علیه السلام) نیز امام زمان(عجل الله فرجه) را در کودکی دیدهاند؛ از جمله عثمان بن سعید و پسرش محمد بن عثمان.[55]
آن عده از اهل سنت که همانند شیعیان معتقدند که آخرین امام و منجی عالم بشری، به دنیا آمده و منتظر ظهور هستند، روایات ولادت آن حضرت را در کتب خود ذکر کرده اند، از جمله:
در برخی نقلهای روایی، پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله)، امام زمان (عجل الله فرجه) را از نظر خصوصیات جسمی، شبیهترین فرد به خودشان ذکر کرده اند.[60]
در روایتی از امیر المومنین (علیه السلام) آمده است که امام عصر (ارواحنا فداه) در هنگام قیام خود، بین سی تا چهل سال سن دارند.[61]
امام صادق (علیه السلام) نیز ایشان را در چهره جوانی کامل و معتدل توصیف کرده اند که به گفته علامه مجلسی، بیان چنین مشخصاتی به معنای آن است که امام زمان (عجل الله فرجه) در میانه یا اواخر جوانی هستند.[62]
در روایتی از امام باقر (علیه السلام) آمده است که:
روزی امیرالمومنین (علیه السلام) در حالی که بالای منبر بودند، فرمودند که از فرزندان من، در آخرالزمان مردی ظهور میکند که رنگ صورتش سفید نزدیک به سرخی، دارای شکمی بزرگ، ران های درشت و شانههایش قوی است و در پشتش دو خال وجود دارد، یکی به رنگ پوستش و دیگری شبیه خال پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله ).»[63]
بر اساس روایات، امام زمان (عجل الله فرجه) از نظر اخلاقی، شبیهترین فرد به پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) دانسته شده اند[64] که به وسیله آن روایات، می توان به صورت اجمالی ویژگی های اخلاقی ایشان را بیان کرد.
دستهای دیگر از روایات، بهطور خاص، به بیان ویژگیهای اخلاقی آن حضرت پرداخته اند؛ برای نمونه:
از امام رضا (علیه السلام) نقل شده است که ایشان به مردم از خودشان سزاوارتر و از پدران و مادرانشان برای آنها دلسوزتر است؛ از همه مردم در برابر خدا متواضعتر و در عمل به آنچه خود به آنها فرمان میدهد سختکوشتر و در دوری از آنچه خود از آن نهی میکند خوددارتر است.[65]
بر اساس روایتی از امام حسین (علیه السلام)، امام زمان (ارواحنا فداه) را باید از روی آرامش و بزرگی که دارد و همچنین دانش آن حضرت به حلال و حرام و نیازمندی مردم به ایشان و بینیازی ایشان از مردم شناخت.[66]
در نقلی از امام صادق (علیه السلام) آمده است که امام مهدی (علیه السلام) فردی است که در نهایت زهد و بی میلی به دنیا است که پوشاک زُمُخت و خشن میپوشد، نان جو میخورد،[67] بر کارگزاران دولت خود سختگیر ولی با مردم، بسیار بخشنده و با نیازمندان مهربان است.[68]
طبق اعتقاد شیعیان، امام زمان(عجل الله فرجه) در سال ۲۵۵ قمری به دنیا آمده و همچنان زنده است و در آخرالزمان همراه با حضرت عیسی بن مریم (علی نبینا و آله و علیه السلام) ظهور خواهد کرد.[69]
علمای شیعه درباره چگونگی عمر طولانی ایشان، پاسخهای گوناگونی ارائه داده و «ممکن بودن طولانی شدن زندگی انسان» را از جهت علمی و عملی بررسی کردهاند.[70]
شیخ صدوق در “کمالالدین” یک قسمت از کتاب خود را در مورد کسانی نوشته است که عمر طولانی داشتهاند.[71]
علامه مجلسی نیز، در “بحارالانوار” باب ۱۹ از جلد مربوط به زندگانی امام زمان(علیه السلام) را به این موضوع پرداخته است.[72]
همچنین، آیت الله لطفالله صافی گلپایگانی، از مراجع تقلید شیعه، در این باره به گفتههای زیستشناسان اشاره کرده که معتقدند، انسان از نظر زیستی میتواند بین 800 تا 1000 سال عمر کند.[73]
همچنین در قرآن و روایات نمونه های تاریخی از کسانی که عمر های طولانی داشته اند آمده است؛ از جمله آنکه حضرت نوح (علی نبینا و آله و علیه السلام) ۹۵۰ سال مردم را به یکتاپرستی دعوت نمود[74] ؛ یا در روایتی از امام سجاد(علیه السلام) نقل شده است که یکی از میراث هایی که امام زمان از پیامبران گذشته دارند، طول عمر حضرت آدم و نوح (علی نبینا و آله و علیهما السلام) است.[75]
سید محمد کاظم قزوینی معتقد است، درباره چگونگی وفات یا شهادت امام زمان(عجل الله فرجه) روایت معتبری نقل نشده است.[76]
امام مهدی (عجل الله فرجه) از هنگام تولد تا آغاز غیبت صغری در زادگاهشان، سامرا زندگی میکردند. در این دوران، سردابِ خانه[77] امام عسکری(علیه السلام) محل زندگی و عبادت ایشان بوده و بنابر نقل هایی، بارها در زمان پدر بزرگوارشان در آنجا به شیعیان خاص نشان داده شدند.[78]
“جاسم حسین” معتقد است: ایشان در سالهای پایانی عمر پدر بزرگوارشان، به همراه ایشان در مراسم حج شرکت کرده و سپس در مدینه مخفی شدند.[79] ؛ اما این نظریه با منابع تاریخی شیعه چندان سازگار نیست.[80]
برخی از روایات به نامعلوم بودن محل زندگی امام زمان(عجل الله فرجه) در دوران غیبت، اشاره دارند؛ با این حال، روایات دیگر، مکانهایی مانند “ذی طوی[81]“[82]، “کوه رَضْوَی[83]“،[84] و “طَیْبَه” (مدینه)[85] را به عنوان محل زندگی آن حضرت در دوران غیبت نام برده اند.
برخی از منابع، بر اساس یک داستان، جزیره خضراء را محل زندگی امام زمان در دوران غیبت کبری معرفی کردهاند.[86] که از سوی برخی عالمان شیعی پذیرفته نشده و کتاب هایی در نقد آن نوشته شده است.[87]
محل ظهور، قیام، حکومت و زندگی پس از ظهور
طبق روایات،آن حضرت در منطقه “ذیطوی” ظهور میکنند، سپس با ۳۱۳ نفر از یارانشان به مکه میروند، به حجرالاسود[88] تکیه میدهند و پرچم پیروزی را به حرکت درمیآورد.[89] بر اساس این روایت و روایات دیگر، آغاز قیام امام زمان(عجل الله فرجه) از مسجدالحرام (خانه خدا) است و یاران او بین رکن حجرالاسود[90] و مقام حضرت ابراهیم (علی نبینا و علیه وآله السلام) با او بیعت میکنند.[91]
در برخی روایات از تِهامَة (منطقهای در غرب شبه جزیره عربستان) به عنوان نقطه آغاز قیام امام زمان (عجل الله فرجه) یاد شده است،[92] به همین دلیل به مکه که جزئی از این سرزمین است نیز تهامه گفته میشود.
احادیث شیعه، شهر کوفه را مرکز حکومت، مسجد کوفه را محل قضاوت،[93] و مسجد سهله را محل زندگی آن حضرت[94] و تقسیم کردن بیت المال[95] دانسته اند.
امامت حضرت مهدی (عجل الله فرجه) پس از شهادت پدر بزرگوارشان، امام عسکری (علیه السلام) در سال ۲۶۰ هجری آغاز شد.[96]
علامه مجلسی در فصل «ابواب النصوص من الله تعالی و من آبائه علیه (صلوات الله علیهم أجمعین)» از کتاب بحارالانوار، ۱۵۳ حدیث از پیامبر و امامان معصوم (علیهم السلام) برای اثبات امامت امام مهدی ذکر کرده است. از جمله:
ابنعباس از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) نقل کرده است: «جانشینان و اوصیای من و حجتهای خدا پس از من دوازده نفر هستند: اولین آنها برادرم است و آخرینشان فرزندم. گفتند ای رسول خدا برادرت کیست؟ فرمود: علی بن ابیطالب[علیه السلام]. پرسیدند فرزندت کیست؟ فرمود: مهدی [علیه السلام] که زمین را پر از عدل و داد میکند.»[97]
همچنین برای اثبات امامت آن حضرت، می توان به:
اشاره کرد.
شیعیان پس از شهادت یازدهمین امام خود، بهدلیل نا آشنایی با امام زمان خود، در وضعیت نابسامانی قرار گرفتند و بنابر گزارشها، بسیاری از شیعیان عراق سردرگم شدند. [103]برای نمونه، شیعیان فردی را به مدینه فرستادند تا درباره وجود فرزند امام یازدهم تحقیق کند؛ چون که شنیده بودند فرزند امام حسن عسکری(علیه السلام) توسط پدرشان به مدینه فرستاده شده است.[104]
همچنین نقل شده است که احمد بن سهل بلخی، از عالمان دوره غیبت صغری در جستجوی امام خود، از خراسان به عراق رفت و چند سالی در آنجا در جستجوی امام بود.[105]
در خانه امام عسکری(علیه السلام) هم دودستگی ایجاد شده بود؛ چرا که حُدیث، مادر امام عسکری (علیه السلام) و حکیمه خاتون، عمه ایشان، از امامت فرزند امام، هواداری میکردند، ولی تنها خواهر امام عسکری (علیه السلام) از جعفر کذاب پشتیبانی میکرد.[106]
بحران رهبری در این دوره چنان سنگین بود که حتی عدهای از شیعیان امامی، از مذهب خود دست برداشته و به سایر فرقههای شیعه و غیرشیعه پیوستند[107]؛ دستهای شهادت امام عسکری (علیه السلام) را نپذیرفتند و خود ایشان را مهدی دانستند و گروهی، امامت سید محمد فرزند امام هادی(علیه السلام) را پذیرفتند و امامت امام عسکری (علیه السلام) را انکار کردند[108] و عده ای زیاد هم، جعفر کذاب را امام دانستند.[109]
شیخ مفید، پس از نقل خبری از حسن بن موسی نوبختی، درباره فرقههای چهاردهگانهای که پس از شهادت امام عسکری(علیه السلام) به وجود آمدند، میگوید: «از این فرقههایی که از آنها یاد کردیم، در زمان ما، (یعنی در سال ۳۷۳ قمری)، هیچ گروهی غیر از شیعیان دوازده امامی باقی نمانده است؛ یعنی کسانی که امامت فرزند امام عسکری (علیه السلام) را که به نام رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نامیده میشود، پذیرفته و به زنده بودن و باقی ماندن او تا روزی که با شمشیر قیام کند، یقین دارند.[110]
پس از شهادت امام عسکری (علیه السلام) و آغاز امامت امام زمان (عجل الله فرجه)، نامه هایی از سوی آن حضرت به دست شیعیان رسید که برخی از آنها به اثبات امامت خود ایشان مربوط میشد؛ استدلالی که امام زمان (عجل الله فرجه) در این توقیعات، برای اثبات امامت خویش مطرح کرده، تأکید بر ادامه دار بودن راه هدایت الهی از زمان حضرت آدم تا زمان امام عسکری(علیه السلام) و خالی نبودن زمین از حجت الهی است.[111] ایشان همچنین سه ملاک برای تشخیص دادن امام از دروغگویان معرفی کرده اند: عصمت، علم و تأیید الهی.[112]
نامه آن حضرت در پاسخ به سؤال “ابنابیغانم قزوینی” و گروهی از شیعیان، در مورد جانشین امام عسکری(علیه السلام)[113] و توقیع دیگری که به محمد بن ابراهیم بن مهزیار نوشته شده است[114] از این موارد است.
بهگفته شیخ مفید[115] و شیخ طبرسی[116] ، غیبت صغری با تولد امام زمان (عجل الله فرجه) در سال ۲۵۵ هجری قمری شروع شده و بر این اساس، مدت آن ۷۴ سال بوده است، اما سید محمد صدر در کتاب “تاریخ الغیبة الصغری”، آغاز غیبت را از شهادت امام عسکری (علیه السلام) در سال ۲۶۰ قمری دانسته، که در این صورت، مدت غیبت صغری ۶۹ سال میشود.[117]
امام دوازدهم در طول غیبت صغری از طریق چهار نماینده خاص خود، عثمان بن سعید، محمد بن عثمان، حسین بن روح نوبختی و علی بن محمد سمری، با شیعیان در ارتباط بوده و به مشکلات آنان رسیدگی میفرمودند؛ این امور، علاوه بر مسائل عقیدتی و فقهی، شامل مسائل مالی نیز میشد.[118]
در این زمان، برخی از دروغگویان و کسانی که به نمایندگان خاص آن حضرت حسادت می ورزیدند، ادعای نیابت امام زمان (عجل الله فرجه) کردند، افرادی مانند: احمد بن هلال کرخی، محمد بن نصیر نمیری و محمد بن علی شَلْمَغانی؛ که خود امام زمان (علیه السلام) با ارسال نامه هایی، آنان را لعن نمودند و ادعای آنان را باطل خواندند.[119]
به گفته اکثر تاریخ نویسان، دوره غیبت کبری امام زمان (عجل الله فرجه) از سال ۳۲۹ قمری آغاز شد.[120] آخرین نائب خاص آن حضرت در دوره غیبت صغری، علی بن محمد سمری بود که در پانزدهم شعبان ۳۲۹ قمری درگذشت، [121] در حالی که شش روز قبل از درگذشت او، توقیعی از سوی آن حضرت، خطاب به ایشان صادر شد که در آن نامه، امام به او روز وفاتش را خبر داده و ایشان را از انتخاب جانشین بعد از خود منع نمودند، چون که -بنابر آنچه در توقیع آمده- غیبت دوم آغاز شده بود و تا زمانی که خداوند اجازه ندهد ظهوری نخواهد بود.[122]
اکثر منابع شیعه، سال وفات نایب چهارم را سال ۳۲۹ قمری میدانند، ولی شیخ صدوق و مرحوم طبرسی آن را در سال ۳۱۸ قمری دانسته اند.[123]
روایات فراوانی از دیدار با امام زمان (عجل الله فرجه) در طول سالیان سال بعد از غیبت ایشان، در منابع شیعه آمده است که برخی از آنها مربوط به پیش از آغاز غیبت کبری بوده و بسیاری از آنها نیز پس از آن اتفاق افتاده است.
ملاقات های نقل شده در زمان غیبت صغری:
بنابر گزارشهای تاریخی و روایی، در طول ۶۹ سال غیبت صغری، علاوه بر چهار نائب خاص، افراد متعددی امام دوازدهم شیعیان را زیارت کردهاند؛ از جمله:
و دهها نفر دیگر.[129]
ملاقات های نقل شده در زمان غیبت کبری:
درباره دیدن امام زمان (عجل الله فرجه) در دوره غیبت کبری، دو دیدگاه در میان شیعیان وجود دارد:
برخی آن را انکار کردهاند و برخی دیگر با دلایلی، ملاقات با آن حضرت را در این زمان هم ممکن دانسته اند.
کسانی که ملاقات های نقل شده را نادرست می دانند ممکن است به یکی از علت های زیر، چنین باوری داشته باشند:
اما کسانی که بر این باورند که دیدار با آن حضرت در این زمان هم ممکن است دلایل خود را دارند:
بنابر روایات شیعه، جهان در هنگام ظهور دارای سه ویژگی اصلی است:
در منابع اسلامی، نشانههایی برای ظهور امام زمان ذکر شده است از جمله:
خروج سفیانی، خروج یمانی، صیحه آسمانی، خسف بیداء و قتل نفس زکیه.[138]
بیشتر بدانید: مختصری از علائم و وقائع ظهور امام زمان حجت بن الحسن العسکری علیه السلام
انتظار ظهور امام زمان (علیه السلام) یکی از آموزههای اصلی فرهنگ شیعه است که با عبارت “انتظار فرج” از آن یاد میشود و بهمعنای امید به گشایش سختیها و رسیدن به آیندهای روشن با ظهور امام زمان (ارواحنا فداه) است؛ این مفهوم در روایات شیعه با واژه هایی مانند «اَلْمُنتظَرُ لِأمْرِنا»، «مُنتظِرٌ لِهذا الاَمر»، (منتظر امر ظهور)، «اِنْتِظارُ قائِمِنا»،(انتظار قیام کننده ما)، «تَوَقُّعُ الْفَرَج»،(انتظار ظهور) «اَلمُنتظِرینَ لِظُهورِهِ»،(منتظران ظهور او) «مُنْتظِرونَ لِدَوْلَةِ الْحَق» (منتظرین برپایی حکومت راستی) و «اَلمُنتظِرُ لِلّثانی عَشَر» (منتظر امام دوازدهم) یاد شده است.[139]
این روایات پاداش بیشماری برای منتظران بیان کرده و آنان را از «اولیاءالله» (دوستان خدا) و برترین مردم به حساب آورده است که همچون یاران پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در جنگ بدر بوده و یا در خیمه امام زمان (علیه السلام) به همراه او هستند.[140]
چندین دعا و زیارت در رابطه با امام زمان(علیه السلام) آمده است؛ مانند دعای «یا مَن أظهَرَ الجَمیلَ»، دعای «اَللّهمّ رَبَّ النّورِ العَظیم»، دعای «اَللهُمّ ارزُقنا تَوفیقَ الطاعَةِ»، دعای سهم اللیل، دعای هر روز ماه رجب، دعای «اَللهمّ إنّی اَسألُکَ بِالمَولودَینِ فی رَجَب»، دعای «اَللهمّ إنّی اَسألُکَ بِمَعانی جَمیعِ ما یدعوکَ بِهِ وُلاةُ أمرِکَ»، زیارت ناحیه مقدسه و زیارت الشهداء.[141]
برای ارتباط با امام زمان (عجل الله فرجه) نیز علاوه بر زیارتهای جامعه که میتوان همه امامان را با آن زیارت کرد، دعاها و زیارتهای مختلفی در روایات شیعه نقل شده که عبارتند از:
مکانهایی به امام مهدی(عجل الله فرجه) نسبت داده شده و گفته شده است که شیعیان در دوران غیبت کبری برای ارتباط با ایشان، در این مکانها حاضر میشوند:
درباره امام زمان (علیه السلام) آثار فراوانی به زبانهای مختلف به چاپ رسیده و در کتاب «در جستجوی قائم(عجل الله فرجه)» اثر سید مجید پورطباطبایی، ۱۸۵۱ کتاب، جزوه و رساله، مجله، و همچنین مجموعههای ادبی و شعری درباره امام مهدی معرفی شده است.
در کتاب «کتابنامه حضرت مهدی (عج)» اثر علیاکبر مهدیپور نیز بیش از ۲۰۰۰ کتاب به زبانهای مختلف همچون عربی، فارسی، ترکی، تایلندی، فرانسوی، انگلیسی و روسی معرفی شده است؛ برخی از کتب مهم در این باره عبارتند از:
[1] خداوند ظهور او را نزدیک گرداند.
[2] گروه بزرگی از شیعیان، که به جانشینی 12 امام، بعد از شهادت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) اعتقاد دارند.
[3] سومین دوره خلافت در تاربخ اسلام
[4] چهار فرد سرشناس شیعه که در دوران غیبت کبری، ارتباط مستقیم با امام زمان (علیه السلام) داشته اند.
[5] پنهان ماندن کوتاه
[6] پنهان ماندن طولانی
[7] شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۵۳، ح ۳.
[8] کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۸، ص۱۴۶.
مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۴۲.
[9] مرحوم سید هاشم بحرانی در کتاب خودش با عنوان”المحجة فیما نزل فی القائم الحجة” بیش از صد آیه از قرآن را که در مورد امام زمان (عجل الله فرجه) نازل شده ذکر کرده است.
[10] سبط جوزی، تذکره الخواص، بیروت، موسسه اهل البیت، ۱۴۰۱ه ق، ص۳۲۵.
[11] طلحه الشافعی، کمال الدین، مطالب السوول فی مناقب آل الرسول، بیروت آموسسهام القری، ۱۴۲۰ه ق، چاپ اول، ج۲، ص۱۵۲.
[12] نگاه کنید به محمدی ریشهری، دانشنامه امام مهدی(عج)، ۱۳۹۳ش، ج۱، ص۷۶-۸۲.
[13] بسیار زیاد بودن، در حدی که نمی توان در درستی آنان شک کرد.
[14] محمدی ریشهری، دانشنامه امام مهدی(عج)، ۱۳۹۳ش، ج۱، ص۸۸-۹۰
[15] محمدی ریشهری، دانشنامه امام مهدی(عج)، ۱۳۹۳ش، ج۱، ص۸۶-۸۸.
[16] دانشنامه امام مهدی، ۱۳۹۳ش، ج۲، ص۲۸۳.
[17] طبسی، تا ظهور، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۴۴.
[18] خود داری از بیان عقاید و مذهب خود
[19] وسائل الشيعة: ج 11 ص 485.
[20] مستدرك الوسائل: ج 12 ص 288.
[21] سال های 260 تا 329 هجری قمری
[22] از سال 329 تا زمان حاضر
[23] مجلسی، لوامع صاحبقرانی، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۱۵۹.
[24] اسمی که به منظور بزرگداشت یک شخص برده می شود و معمولا با “اب” و “ابن” و “ام” و “بنت” شروع می شود.
[25] اسم مشهور یک شخص
[26] میرزا حسین نوری، النجم الثاقب، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۶۵-۱۶۵.
[27] کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۰۳.
[28] سلیمیان، فرهنگنامه مهدویت، ۱۳۸۸ش، ص۳۷۱.
[29] صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۲۳۹۵ق، ج۲، ص۴۱۷.
[30] همان، صفحه 424
[31] حسین بن علی مسعودی، اثبات الوصیة، صفحه 257
[32] نعمانی، الغیبه، ۱۳۹۷ق، ص۱۶۳.
[33] مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۱، ص۲۱۹.
[34] سلیمیان، فرهنگنامه مهدویت، ۱۳۸۸ش، ص۱۵۰.
[35] سلیمیان، فرهنگنامه مهدویت، ص۱۹۱ و ۱۹۲.
[36] به کسی که یک ادعای بسیار بزرگ دروغین کرده، کذاب می گفتند.
[37] حسینی دشتی، معارف و معاریف، ۱۳۷۸ش، ج۴، ص۱۶۵.
[38] ابنشهرآشوب، مناقب آلابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۵۲۳
ابنطولون، الائمة الاثنا عشر، منشورات الرضی، ص۱۱۳
طبرسی، تاج الموالید، ص۵۹
ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۷، ص۲۷۴
شبلنجی، نور الابصار، ص۱۸۳.
[39] زرندی، معارج الوصول الی معرفة فضل آل الرسول(ص)، ص181
[40] ابنخشاب، تاریخ موالید الائمه و وفیاتهم، آخرین صفحه
[41] نوبختی، فرق الشیعه، ۱۳۵۵ق، ص۱۰۸-۱۱۲
[42] طوسی، کتاب الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۲۳۱
[43] کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۲۹، ح۵ و ص۵۱۴، ح۱
[44] صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۴۲۴، ۴۳۰ و ۴۳۲
[45] صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۴۷۴
[46] ابنخلکان، وفیات الاعیان، الشریف الرضی، ج۴، ص۱۷۶
[47] ابن خلکان، وفیات الاعیان وانباء ابناء الزمان، الشریف الرضی، ج۴، ص۱۷۶
ابن صباغ، الفصول المهمه فی معرفه احوال الائمه، ۱۴۰۹ق، فصل ۱۱، ص۲۸۱
شعرانی، الیواقیت و الجواهر، دار إحياء التراث العربی، ج۲، ص۱۲۷
[48] صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۴۲۴، ح۱
طوسی، کتاب الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۲۳۸.
[49] الخلیلی جعفر، موسوعة العتبات المقدسة، جلد 13، صفحه 271
[50] جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۵۳۷-۵۳۸
[51] مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۴۰۹ق، ص۲۵۹
[52] نوبختی، فرق الشیعه، ۱۳۵۵ق، ص۹۲
[53] شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۳۶
[54] طوسی، کتاب الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۲۴۴، ح۲۱۱
[55] مفید، الفصول العشرة، (کتابخانه اهل بیت، ص80
[56] ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۷، ص۲۷۴
[57] ابنخلکان، وفیات الاعیان، الشریف الرضی، ج۴، ص۱۷۶
[58] شافعی، مطالب السؤول، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۷۹، باب ۱۲
[59] مالکی، الفصول المهمه، ۱۴۳۲ق، ص۴۵۱
[60] صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۲۸۶، ح۱
[61] شوشتری، احقاق الحق، ۱۳۷۷ق، ج۱۹، ص۶۵۴
[62] مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۲، ص۲۸۷
[63] صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۶۵۳، ح۱۷
[64] صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۲۵۷ و ۲۸۷ و ج۲، ص۴۰۹
[65] یزدی حائری، الزام الناصب فی اثبات الحجّة الغایب، ۱۴۲۲ق، ص۲۴
[66] کامل سلیمان، یوم الخلاص، ۱۹۹۱م، ص۵۲
[67] مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۱، ص۱۵۹، و ج۴۷، ص۵۵
[68] مؤسسه معارف اسلامی، معجم أحادیث الامام المهدی، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۳۰۴، ح۹۴
[69] امین، سیره معصومان، ۱۳۷۶ش، ج۶، ص۳۵۱
[70] عمیدی، در انتظار ققنوس، ۱۳۸۲ش، ص۲۳۶-۲۴۳
[71] صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۵۵۲
[72] مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳، ج۵۱، ص۲۲۵
[73] صافی گلپایگانی، نوید امن و امان، ۱۳۸۶ش، ص۱۶۷-۲۰۵
[74] سوره عنکبوت، آیه ۱۴
[75] صدوق، کمال الدین ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۳۲۲
[76] قزوینی، سیدمحمدکاظم، الامام المهدی من المهد الی الظهور، ۱۹۸۵م، ص۶۳۸.
[77] سَرداب یا سردابه جایی است که در زیر سطح زمین می ساختند تا در زمان گرما به آن پناه برند و آب و مواد غذایی را در آنجا نگه می داشتند تا خنک بماند.
[78] صدوق، کمال الدین، ج۲، ۱۳۹۵ش، ص۴۰۷
[79] حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ۱۳۸۵ش، ص۱۲۴
[80] سلیمیان، درسنامه مهدویت، ۱۳۸۹ش، ص۱۴۵-۱۴۶.
[81] ذِی طُوَیٰ، مکانی در مکه است که در محدودۀ مسجد الحرام قرار دارد.
[82] نعمانی، الغیبه، تهران، ۱۳۹۷ق، ص۱۸۲
[83] کوه رضوی از کوههای تهامه است که بین مکه و مدینه و در شمال شرقی شهر ینبع البحر واقع شده است.
[84] طوسی، کتاب الغیبه، قم، ۱۴۱۱ق، ص۱۶۳
[85] طوسی، کتاب الغیبه، قم، ۱۴۱۱ق، ص۱۶۲؛ کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۴۰
[86] مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۲، ص۱۵۹-۱۶۰
[87] عاملی، جعفر مرتضی، جزیره خضراء در ترازوی نقد، ترجمه محمد سپهری
کلباسی، مجتبی، بررسی افسانه جزیره خضراء
نظری، غلامرضا، جزیره خضراء تحریفی در تاریخ شیعه
[88] حَجَرُالْاَسْوَدْ سنگ سیاهرنگی است که بر دیوار کعبه نصب شده است .
[89] نعمانی، الغیبه، تهران، ۱۳۹۷ق، ص۳۱۵
[90] یکی از چهار گوشه خانه خدا
[91] صدر، تاریخ مابعد الظهور، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۲۱۲-۲۲۴
[92] صدوق، عیون اخبار الرضا، نشر جهان، ج۱، ص۶۳
[93] مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۳، ص۱۱
[94] کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۴۹۵
[95] بحار الانوار، همان
[96] شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۳۹
[97] مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۱، ص۷۱، ح۱۲
[98] بحارالانوار، ج۳۵، ص۴۰۴، ح۲۲
[99] کافی، ج۱، ص۱۸۰
[100] محمدی ریشهری، دانشنامه امام مهدی(عج)، ۱۳۹۳ش، ج۱، ص۳۲۳
[101] همان، ص۳۳۲-۳۸۴
[102] همان، ج۲، ص۷-۳۵
[103] صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۴۲۶-۴۲۹ و ۴۸۷
[104] کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۲۸
[105] یاقوت حموی، معجم الادباء، ۱۴۰۰ق، بیروت دارالفکر،ج۳، ص۷۳-۷۴
[106] مدرسی طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، ص۱۶۱-۱۶۲
[107] کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۲۰
[108] صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۹۰ش، ج۲، ص۱۹۷، پاورقی۲
[109] نوبختی، فرق الشیعه، ۱۳۵۵ق، ص۱۰۷-۱۰۹
[110] سید مرتضی، الفصول المختاره، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۲۱
[111] طوسی، کتاب الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۲۸۵-۲۸۶
[112] همان
[113] همان
[114] صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۴۸۷
[115] شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۴۰
[116] طبرسی، إعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۲۵۹
[117] صدر، تاریخ الغیبة الصغری، ۱۳۹۲ق، جلد 1 ص۳۴۱
[118] غفارزاده، زندگانی نواب خاص امام زمان، ۱۳۷۹ش، ص۸۶و۸۷
[119] جمعی از نویسندگان، چشم به راه مهدی، ۱۳۷۸ش، ص۳۹
[120] حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم(عج)، ۱۳۸۵ش، ص۱۹ و ۲۴
[121] صدوق، کمالالدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۵۰۳
[122] إربلی، کشف الغمه، ج۲، ۱۳۸۱ق، ص۵۳۰
[123] صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۵۰۳، روایة ۳۲
طبرسی، إعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۲۶۰.
[124] کلینی، کافی، ۱۳۸۹ق، ج۱، ص۳۳۱
[125] شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۵۲
[126] صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۴۷۵
[127] کلینی، کافی، ۱۳۸۹ق، ج۱، ص۵۱۵
[128] محمدی ریشهری، دانشنامه امام مهدی(عج)، ۱۳۹۳ش، ج۵، ص۳۷
[129] همان، ص۲۹-۹۷.
[130] این حدیث بخشی از آخرین توقیع امام زمان(عج) به نایب چهارم خویش است: وَ سَیأْتِی إِلَی شِیعَتِی مَنْ یدَّعِی الْمُشَاهَدَةَ أَلَا فَمَنِ ادَّعَی الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْیانِی وَ الصَّیحَةِ فَهُوَ کَذَّابٌ مُفْتَر (و به زودی برخی نزد شیعیان من ادعای مشاهده مرا خواهند داشت، بدانید هر که پیش از خروج سفیانی و صیحه آسمانی ادّعای مشاهده کند دروغگویی است که به ما افترا بسته است.)
[131] محمدی ریشهری، دانشنامه امام مهدی(عج)، ۱۳۹۳ش، ج۵، ص۱۷۹
[132] همان، ص۱۸۰ و ۱۸۱.
[133] کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۴۰
طوسی، کتاب الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۱۶۱
[134] دانشنامه امام مهدی(عج)، ج۵، ص۱۸۰.
[135] سید ابنطاووس، الطرائف، ۱۴۰۰ق، ج۱، ص۱۷۷
[136] علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۲، ص۱۸۶
[137] صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۳۱۹-۳۲۰، باب ۳۱، ح۲
[138] صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۶۵۰
[139] رجوع شود به: محمدی ریشهری، دانشنامه امام مهدی، ۱۳۹۳ش، ج۵، ص۳۰۶-۳۰۷، ص۳۱۴-۳۲۱ و ص۳۲۸-۳۶۳
[140] همان، ج۵، ص۳۰۹
[141]همان، ج۶، ص۲۹۵-۳۲۷
[142] از دعاهای بسیار با فضیلت و موثر که از ناحیه خود امام زمان (ارواحنا فداه) رسیده و همیشه خواندن آنها باعث گشایش مشکلات و رضایت آن حضرت از خواننده آن خواهد بود ان شاء الله.
[143] نعمانی، الغیبه، تهران، ۱۳۹۷ق، ص۱۸۲
[144] طوسی، کتاب الغیبه، قم، ۱۴۱۱ق، ص۱۶۳
[145] شوشتری، تحفة العالم، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۳۱۹
[146] آلمحبوبه، ماضی النجف و حاضرها، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۹۶
[147] طبرسی نوری، نجم الثاقب، ۱۴۳۰ق، ج۳، ص۱۳-۵۲
[148] طوسی، کتاب الغیبه، قم، ۱۴۱۱ق، ص۱۶۲
[149] قمی، اماکن زیارتی و سیاحتی عراق، مشعر، ص۵۱
دیدگاهتان را بنویسید