چهارشنبه / ۲۵ مهر / ۱۴۰۳ Wednesday / 16 October / 2024
×

محبوبه ذات پاک سرمد، زهراست ***** جان دو جهان و جان احمد، زهراست ما را شده از «بَضعَهُ مِنّی» معلوم ***** زهراست محمد و محمد، زهراست به علت مقام معنوی و عرفانی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) پدرش، حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) او را بسیار گرامی می داشت و بر همگان برتری […]

فضائل حضرت فاطمه سلام الله علیها در بیانات رسول خدا صلی الله علیه و آله
  • کد نوشته: 6537
  • 31 بازدید
  • بدون دیدگاه
  • محبوبه ذات پاک سرمد، زهراست ***** جان دو جهان و جان احمد، زهراست
    ما را شده از «بَضعَهُ مِنّی» معلوم ***** زهراست محمد و محمد، زهراست

    به علت مقام معنوی و عرفانی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) پدرش، حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) او را بسیار گرامی می داشت و بر همگان برتری می داد. در این باره، روایات فراوانی است که به نقل چند روایت از آن ها بسنده می کنیم:

    برتری حضرت فاطمه سلام الله علیها در روایات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله

    1. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: ای فاطمه، آیا خوشحال نیستی از اینکه سیده بانوان دو جهان (دنیا و آخرت) و سیده زنان این امت (اسلام) و سیده بانوان مؤمنان هستی؟
    2. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در حالی که دست فاطمه را گرفته بود، از منزل بیرون آمد.
      فرمود: «هرکس این شخص را می شناسد، که می شناسد و هرکس او را نمی شناسد، بداند که او فاطمه، دختر محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) است. او نور دیده من، قلب من و روح من در کالبد من است. هرکس او را بیازارد، مرا آزرده است و هرکس مرا آزار دهد، خدای سبحان را آزرده است»
    3. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: ای فاطمه! خدای عزّوجلّ با خشم تو، به خشم خواهد آمد و با رضایت تو راضی خواهد شد.

    در زمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) ایشان فضیلت و برتری حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را بر اطرافیان و مسلمانان عصر خویش اعلام می نمودند،

    حرمت شکنی حضرت زهرا سلام الله علیها بعد از رحلت پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله

    اما پس از رحلت پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله)  و در عصر خلیفه اول، ابی بکر بن ابی قحافه، حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در حالی که در فراق پدرش شدیداً اندوهگین بود، مورد بی مهری و حتی اسائه ادب قرار گرفت.

    آنان، هم از نظر سیاسی، هم از نظر اقتصادی و هم از نظر عاطفی صدمات شکننده ای بر آن حضرت روا داشتند؛ به گونه ای که این الگوی بانوان عالم پس از رحلت پدرش، بیش از 75 یا 95 روز زنده نماند و از این مدت نیز حدود 45 روز را در بستر بیماری به سر برد.

    داستان زیر که از منابع اهل سنت نقل شده است، نشان دهنده حرمان و آزارهایی است که حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) از سوی زمامداران عصر خویش دیده و نیز نشانی است از نارضایتی آن حضرت از آنان، با این که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله تأکید بسیار بر برتری حضرت فاطمه سلام الله علیها داشتند.

    حضرت فاطمه (سلام الله علیها) خواهان تمام حقش بود و از مناقشاتی که بین همسرش، علی (علیه السلام) و ابوبکر و عمر (درباره خلافت و جریان سقیفه) جریان داشت، کاملاً با خبر بود. آن حضرت، معتکف خانه خویش شده، از رو به رو شدن با خلیفه امتناع می ورزید، تا اینکه روزی عمر به ابی بکر گفت: با من بیا تا نزد فاطمه (سلام الله علیها) برویم؛ چه اینکه ما او را به خشم آورده ایم.

     به درِ خانه فاطمه (سلام الله علیها) آمدند و از او تقاضای ملاقات کردند. آن حضرت به آنها اجازه ملاقات نداد. آنان نزد علی (علیه السلام) آمدند و با او سخن گفتند ( و از وی درخواست ملاقات با فاطمه (س) را نمودند). با وساطت علی (علیه السلام) آنان اجازه ملاقات یافته، بر فاطمه (سلام الله علیها) وارد شدند و رو به روی آن حضرت نشستند. فاطمه (سلام الله علیها) چهره از آنها به سوی دیوار برگرداند. آنان به فاطمه (س) سلام گفتند. فاطمه (س) با صدای ضعیفی جواب سلام داد.

    توجیه ابوبکر بر غصب فدک

    ابوبکر آغاز سخن کرد و گفت: ای دخت رسول خدا، سوگند به خدا!

    برای من قرابت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) دوست داشتنی تر است از قرابت با خود من و تو نزد من، محبوب تر از دخترم، عایشه هستی.

    سوگند به خدا! دوست داشتم روزی را که پدرت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) وفات یافت، من هم مُرده بودم و پس از او زنده نمانده بودم. آیا تو گمان داری که من تو را بشناسم و فضل و شرفت را بدانم، در عین حال از حقت و از میراث پدرت، رسول خدا (ص) بازت دارم؟

    تو از پدرت، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) آیا نشنیدی که فرموده بود: «آنچه از ما به جای مانده است، ارث برده نمی شود؛ آنها صدقه است؟»

    بیشتر بدانید: جریان فدک چه بود؟ بزرگترین ظلم در حق حضرت فاطمه سلام الله علیها بعد از رحلت پدر گرامی شان رسول الله صلی الله علیه و آله

    در این هنگام، حضرت فاطمه (سلام الله علیها) گفت: «آیا می خواهید حدیثی را از رسول خدا (ص) برای شما روایت کنم تا شما آن را بدانید و به آن عمل نمایید؟»

    آن ها گفتند: بلی، می خواهیم بشنویم.

    ناراضی بودن حضرت فاطمه سلام الله علیها از خلیفه اول و دوم

    فاطمه (سلام الله علیها) فرمودند: «آیا از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نشنیده بودید که فرمودند: “رضایت فاطمه، رضایت من است و خشم فاطمه، خشم من است. پس هرکس فاطمه را دوست بدارد، مرا دوست داشته است و هرکس فاطمه را خشنود کند، مرا خشنود کرده است و هرکس فاطمه را به خشم آورد، مرا به خشم آورده است”».

    بیشتر بدانید: برتری حضرت فاطمه سلام الله علیها بر تمام زنان عالم

    آن دو گفتند: بلی، این حدیث را از پیامبر شنیده بودیم.

    فاطمه (سلام الله علیها) فرمودند: «پس من، خدا و فرشتگانش را گواه می گیرم که شما مرا به خشم آوردید و خشنودی مرا فراهم نکردید. هر آینه من در حالی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را دیدار می کنم که از شما نزد او شکوه دارم».

    ابوبکر گفت: ای فاطمه، من از خشم پدرت و از خشم تو، به خدا پناه می برم.

    در این هنگام ابوبکر به شدت گریست. او به قدری گریه کرد که نزدیک بود جان به لب شود.                    

    باز فاطمه (سلام الله علیها) به آن ها گفت: «به خدا سوگند! در هر نمازی که بر پای دارم، شما را نفرین می کنم».

    آنان از نزد فاطمه (سلام الله علیها) بیرون رفتند. ابوبکر در حالی که مردم، اطرافش را گرفته بودند و او گریه می کرد، گفت: هر یک از شما با محرم خویش شب را به صبح می رسانید و با خانواده خود شادمان هستید و مرا ترک کردید. من در شادی شما نیستم. مرا به بیعت شما نیازی نیست؛ بیعت مرا پس گیرید و… .1

    آری، وضعیت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) پس از رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و متولیان امور این چنین بود. آنان در خصوص سفارش قرآن به اقربا و اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) (قُل لا اَسئَلُکُم عَلَیهِ اَجراً اِلَّا المَوَدَّهَ فِی القُربی) این گونه عمل کردند و مزد رسالت را دادند.2

    وداع حضرت فاطمه سلام الله علیها با رسول خدا صلی الله علیه و آله

    فرمودند: « ای رسول خدا، همانا قلب مرا از جا کندی و جگرم را سوزاندی، آن گاه که گریه تو را مشاهده کردم. ای بزرگ پیامبران از حضرت آدم تا آخرین آنان، ای امین پروردگار، ای فرستاده و محبوب خداوند، ای پیامبر خدا، پس از تو چه بر سر فرزندانم خواهد آمد؟ پس از تو چه مصیبت ها و ذلت و خواری ها که بر من باریدن خواهد گرفت؟ پس از تو چه بر سر علی (علیه السلام) خواهد آمد؟ او که برادر توست و (تنها) یاور دین اسلام خواهد بود. بعد از تو چه بر سر وحی الهی و (دستورات خداوند) خواهد آمد؟»

    آن گاه خود را در آغوش پدر افکند. پدر را بوسید و با اشک فراوان، گونه های پدر را شست.

    رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در این هنگام دست حضرت فاطمه (سلام الله علیها) را در دست حضرت علی (علیه السلام) گذاشت و فرمود: « علی جان، فاطمه امانت الهی و امانت من در دست توست. از او محافظت فرما.»3

    آه ای پدر، پس از تو باید شکوه های دل را به حضرت جبرئیل گفت. افسوس که (با وفات تو) خبر های آسمانی قطع شد و آه ای پدر، دیگر برای همیشه از طرف خدا وحی فرو فرستاده نمی شود. آه ای پدری که دعوت پروردگار را لبیک گفتی، آه ای پدری که فردوس برین جایگاه توست، پدر (پس از تو) با جبرئیل (باید) درد دل نماییم.

    و پس از مراسم تدفین پیامبر، خطاب به انس فرمود: ای انس! چگونه دلتان آمد که بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) خاک بریزید؟

    بیشتر بدانید: یکی از دلایل برتری حضرت فاطمه سلام الله علیها بر تمام زنان حضور 5 زن برتر عالم در زمان ولادت ایشان

    مرثیه حضرت فاطمه سلام الله علیها در سوگ پدر گرامی شان رسول خدا صلی الله علیه و آله

    پدرجان، دریغ و آه از فراق تو! ای پدر، چه بسیار بزرگ است تاریکی و ظلمتی که در مجالس پس از تو مشاهده می گردد و من دور مانده از جناب تو، دریغ و افسوس می خورم که هر چه زودتر نزد تو آیم. (در عزای تو) اباالحسن امین سوگوار است. پدرِ دو فرزندت، حسن و حسین علیهما السلام، برادر و امام برگزیده و دوست بی مانند تو؛ همو که در کودکی او را بزرگ و تربیت کردی و سپس برادرت خواندی؛ او که بزرگترین دوستان و محبوب ترین اصحاب در پیشگاه تو بود؛ او که در پذیرش اسلام از همه پیشی گرفت و یاور دین گشت و هجرت کرد.

    (ای پدر بزرگوار،) ای بهترین انسان ها، اکنون (بیا و بنگر که) او را اسیر گونه (به طرف بیعت تحمیلی) می کشند و می برند. غم سوگواری (تو) ما را فرا گرفته (و در هم کوبیده) است و گریه (های مداوم) قصد جان ما را دارد و بدی روزگار، دامن گیرمان شده است.

    فریاد ای محمد، فریاد ای دوست، فریاد ای پدر، فریاد ای اباالقاسم، فریاد ای احمد، فریاد از کمی یاران و یاوران، فریاد از ناله بسیار، فریاد از مشکلات فراوان، فریاد از مصیبت و اندوه زیاد، فریاد از مصیبت جان کاه. 

    دنیا به دیدار تو با رونق و بها بود و امروز در سوگواری تو، انوار او بریده و گل های او پژمرده است و خشک و تر آن حکایت از شب های تاریک می کند.

    درد دل حضرت زهرا سلام الله علیها برترین بانوی عالم با پدر گرامی شان

    ای پدر، همواره بر تو دریغ و افسوس می خورم تا روز ملاقات. از آن لحظه که جدایی پیش آمد، خواب از چشمم گریخت. ای پدر، کیست از این پس که بیوِگان و مسکینان را رعایت نماید و امت را تا قیامت هدایت فرماید؟

    پدر عزیزم، ما در حضور تو عظیم و عزیز بودیم و بعد از تو ذلیل و زبون آمدیم. کدام سرشک است که در فراق تو روان نمی شود و کدام حزن و اندوه است که بعد از تو پیوسته نمی گردد و کدام چشم است که پس از تو سرمه خواب می کشد؟ تو بهار دین یزدان بودی و نور پیغمبران. کوهسار ها چرا فرو نمی ریزند و چه پیش آمد دریا ها را که فرو نمی خشکد؟ چگونه است که زلزله ها زمین را فرو نمی برد؟

    ای پدر، در بلا و رنجی عظیم و مصیبتی شگرف افتادم و در زیر بار گران و هولناک ماندم. ای پدر، فرشتگان بر تو گریستند و افلاک در ایستادند. منبر تو بعد از تو (با دیگری) انس نگرفت و بدون استفاده شد و محراب، بی مناجات تو معطل ماند و قبر تو به پوشیده داشتن تو خوشحال گشت و بهشت مشتاق نماز و دعای تو شد.

    قوتم رفته و خویشتن داری ام را از دست داده ام و دشمنم سرزنش کننده ام شده و حزن و اندوه درونی، مرا می کشد.

    پدر جان، یکه و تنها باقی مانده و در کار خویش حیران و سرگردانم. صدایم خفته و پشتم شکسته و زندگی ام در هم ریخته و روزگارم تیره شده است. 

    بیشتر بدانید: نمونه هایی از برتری حضرت فاطمه سلام الله علیها در القابی که خدای سبحان برای ایشان برگزید

    پدر جان، پس از تو برای وحشتم انیسی نمی یابم و مانعی برای گریه ام و یاوری برای ضعفم پیدا نمی کنم.

    (آری پدر،) بعد از تو نزول قرآن و محل هبوط جبرئیل و مکان میکائیل از بین رفت. پس از تو ای پدر روابط انسان ها دگرگون و درها به روی من بسته شد. من بعد از تو از دنیا نفرت دارم و تا زمانی که نفسم برآید، بر تو گریه خواهم کرد. (پدر جان،) شوق من به تو و حزن من بعد از تو انجامی و پایانی ندارد.

    فریاد ای پدر، فریاد ای پروردگار (جهانیان). کجاست پدر مهربان شما دو فرزندم که شما را عزیز و گرامی می داشت و همواره شما را روی دوش خود می گرفت و نمی گذاشت روی زمین راه روید؟

    کجاست پدر شما که مهربان ترین مردم با شما بود؟

    دیگر هرگز او را نمی بینم که درِ این منزل را باز کند و شما را بر دوش خود گیرد؛ همان رفتاری که همواره با شما انجام می داد.

    سوگند به خدا! حزن و اندوه من فزونی گرفته و تهی دستی من فراوان است و تأسف من طولانی که برای سفر آخرت، چه آماده کرده ام؟4

    1. احد ده بزرگی _ المستدرک، ج3، ص156 _ الإصابة، ج8، ص160؛ ینابیع المودة، باب 55، ص173 _ ↩︎
    2.  اهل بیت (علیهم السلام)، ص 168 _ شوری (42): 23 _ بدانید من فاطمه هستم، تألیف و تدوین: واحد پژوهش مؤسسه فرهنگی موعود عصر (علیه السلام). ↩︎
    3. بحارالأنوار، ج22، ص 484؛ عوالم العلوم و المعارف، ج11، ص399 _ صحیح بخاری، ج5، ص15؛ إحقاق الحق، ج10 _ ↩︎
    4. سنن دارمی، ج1، ص40 _ ریاحین الشریعة، ج1، ص249؛ إحقاق الحق، ج10، ص427-430 _ بحارالأنوار، ج43، ص176؛ عوالم العلوم و المعارف، ج11، ص 486، باب 12 _ بحارالأنوار، ج43، ص176، باب7؛ عوالم العلوم و المعارف، ج11، ص 487، باب 2 _ أعیان الشیعه، ج1، ص319؛ مناقب ابن شهرآشوب، ج3، ص362 _ إحقاق الحق، ج4، ص150؛ بحارالأنوار، ج 38، ص19 _ ↩︎

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *