یکشنبه / ۵ اسفند / ۱۴۰۳ Sunday / 23 February / 2025
×

در مورد اخبار پیامبر به شهادت امام حسین و اطلاع حضرت فاطمه از شهادت امام حسین سلام الله علیهم به سند صحیح از ابن رئاب روایت شده که  حضرت صادق (علیه السلام) فرمود: «چون فاطمه (سلام الله علیها) به حسین (علیه السلام) آبستن شد، پیغمبر (صلی الله علیه و آله وسلم) به او گفت: خداوند […]

«رضایت پیامبر (ص) و حضرت فاطمه (س) به شهادت امام حسین (ع)»
  • کد نوشته: 5958
  • 76 بازدید
  • بدون دیدگاه
  • در مورد اخبار پیامبر به شهادت امام حسین و اطلاع حضرت فاطمه از شهادت امام حسین سلام الله علیهم به سند صحیح از ابن رئاب روایت شده که  حضرت صادق (علیه السلام) فرمود: «چون فاطمه (سلام الله علیها) به حسین (علیه السلام) آبستن شد، پیغمبر (صلی الله علیه و آله وسلم) به او گفت: خداوند به تو فرزندی عطا کرده که نامش حسین است، و امّت من او را می کشند.

    حضرت فاطمه (سلام الله علیها) گفت: من نیازی به این پسر ندارم.

    حضرت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: خداوند به من وعده داده که امامت را در نسل او قرار دهد.

    حضرت فاطمه (سلام الله علیها) فرمود: راضی شدم.»

        از حدیث معتبر ابوبصیر از حضرت صادق (علیه السلام) معلوم می شود که این حکایت پس از به دنیا آمدن امام حسین (علیه السلام) اتفاق افتاده است. و بعید نیست که این قصه هم در موقع حمل و هم در موقع ولادت اتفاق افتاده باشد، زیرا کسی که به چیزی علاقه داشته باشد، میل دارد که مکرر آن را بشنود.

    مثلا حضرت زکریّا (علیه السلام) عرض می کند: 

    «رَبِّ هَب لی مِن لَدُنکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً إِنَّکَ سَمیعُ الدُّعاءِ»

    «پروردگارا! از جانب خود فرزندی پاک و پسندیده به من عطا کن که تو شنونده دعایی».

    (سوره آل عمران، آیه38)

    و چون ملائکه به او بشارت یحیی را می دهند، می گوید:

    «رَبِّ أَنّی یَکُونُ لی غُلامُ وَ قَد بَلَغَنِیَ الکِبَرُ و امرَأَتی عاقِرُ»

    «پروردگارا! چگونه مرا فرزندی خواهد بود؟ در حالی که پیری من بالا گرفته است و زنم نازاست!»

    (سوره آل عمران، آیه 40)

    زکریّا (علیه السلام) می دانست پیر شده و زن او نمی زاید، با این حال از خدا فرزند می خواست.

    حال که به او بشارت می دهند، موانع امر را بیان می کند تا خوب بشارت را بشنود و از شنیدن آن لذّت ببرد و اطمینان بیشتری حاصل کند، و همین است سرّ گفتن ساره:

    «یا وَیلَتی ءَأَلِدُ وَ أنَا عَجُوزُ وَ هذا بَعلی شَیخاً إنَّ هذا لَشَیءُ عَجِیبُ»

    «ای وای بر من! آیا فرزند آورم با آن که من پیرزنم و شوهرم پیرمرد است؟ واقعاً این چیز بسیار عجیبی است».

    (سوره هود، آیه 72)

    پس اگر حضرت فاطمه (سلام الله علیها) جمله ی «من نیازی به این مولود ندارم» را مکرر گفته باشد، برای این است که بشارت را به آن که امامت در ذریه او است، مکرر بشنود.

      در روایت موثّق ابن بکیر آمده است که امام صادق (علیه السلام) فرمود: «حضرت فاطمه (سلام الله علیها) خدمت پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) شرفیاب شد در حالی که پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) گریه می کرد، و اشک از چشمان مبارکش جاری بود.

    پیغمبر (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: جبرئیل به من خبر داد که حسین (علیه السلام) را می کشند.

    این خبر بر فاطمه (سلام الله علیها) گران آمد و بی تابی نمود. پس پیغمبر (صلی الله علیه و آله وسلم) او را به کسانی از اولادش که به امامت می رسند، بشارت داد. پس راحت شد، و آرام گرفت».

    از این گونه روایات، کثرت علاقه ی پیغمبر اکرم (صلی الله و علیه و آله و سلم) و حضرت فاطمه (سلام الله علیها) به امام حسین (علیه السلام) معلوم می شود، زیرا وقتی به یاد می آورند آنچه بعداً بر حسین (علیه السلام) وارد می شود، بی تاب می شوند و گریه می کنند و خود را تسلیت می دهند، و آرام می شوند به آن که امامت در ذریه او است.

    این گریه و بشارت مکرر اتفاق می افتاده است.

    (بحارالانوار، ج 44، ص 233 و 234، به نقل از کامل الزیارات.)

    بیشتر بدانید: حقیقت واقعه کربلا از ابتداء تا سرانجام

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *