سخن گفتن از شخصیتی که دارای عظمتی ویژه، پرورشی نمونه و حضوری همه جانبه در تمام جهات انسانیت است، عشق و محبت را به همراه می آورد. زنان مطرح در قرآن، هر یک شاخص های ویژه ای داشته اند و حضرت فاطمه (سلام الله علیها)، خود به تنهایی همه آن شاخص ها را داراست: حضرت […]
سخن گفتن از شخصیتی که دارای عظمتی ویژه، پرورشی نمونه و حضوری همه جانبه در تمام جهات انسانیت است، عشق و محبت را به همراه می آورد. زنان مطرح در قرآن، هر یک شاخص های ویژه ای داشته اند و حضرت فاطمه (سلام الله علیها)، خود به تنهایی همه آن شاخص ها را داراست:
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) بانویی است چون حضرت مریم (سلام الله علیها) پاک و مطهر و دارای ارتقای روحی و معنوی؛ چون بلقیس، با علم و درایت؛ چون زنان معاصر با حضرت موسی (علیه السلام) حاضر در تمام لحظات حساس و سرنوشت ساز؛ و چون هاجر، صبور و با استقامت.
حضرت فاطمه (سلام الله علیها)، تمامی این ها را در خود جمع داشت، بلکه خود، حقیقت حُسن و تجسم عینی آن بود و از این بالاتر، او بهترینِ اهل زمین بود و از این نیز فراتر، او محور هستی و انگیزه خلقت عالم، اعم از آسمان و زمین و جن بود.
یا أحمَدُ! لَولاکَ لَما خَلَقتُ الاَفلاک، وَ لَولا عَلی لَما خَلَقتُکَ، وَ لَولا فَاطِمَةُ لَما خَلَقتُکُما.
سخن گفتن از حضرت فاطمه (سلام الله علیها)، فراتر از اندیشه بشری است؛ بنابراین، باید شناخت او را در کلمات خدا و رسولش یافت. اگر معانی در قالب آن الفاظ بیان می شود، به منزله تنزیل حقیقت بلندپایه اوست؛ از این رو به بررسی آیات نازل شده در حق معرفتش می پردازیم، اما قبل از ورود به بحث، نکاتی را یادآور می شویم:
1.هدف، نشان دادن شمه ای از شخصیت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در کلام وحی است و از پرداختن به مباحث جزئی، فنی_ادبی، تفسیری و فقهی، خودداری و به حداقل در این زمینه بسنده می کنیم.
2. دلالت همه آیات مورد بحث یکسان نیست. بر برخی از آیات، گذشته از ظاهر کلام، روایات متواتر از طریق شیعه و سنی دلالت دارد و برخی دیگر افزون بر معنا و تفسیر ظاهری، به حکم تفسیر باطنی بر آن حضرت منطبق است و برخی آیات، از قبیل بیان یکی از مصادیق آیه و از باب تطبیق است، نه تفسیر.
3. برخی آیات، تنها به شخصیت حضرت زهرا (سلام الله علیها) دلالت دارد و بعضی ناظر به مقام و منزلت اهل بیت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است که حضرتش یکی از آنهاست.
مطابق شاخص هایی که بر شمرده ایم، آیاتی که بر حضرت فاطمه (سلام الله علیها) دلالت دارند، بر اساس احادیث و اعتقادات شیعه بسیارند؛ از جمله:
آیه 6 سوره فاتحه، آیه 21 و 37 سوره بقره، آیه 61، 101، 103، 137، 195، سوره آل عمران، آیه 69 سوره نساء، آیه 119 سوره توبه، آیه 24 سوره ابراهیم، آیه 26 و 57 سوره اسراء، سوره مؤمنون، آیه 87 سوره انعام، آیه 35 سوره نور، آیه 115 و 132 سوره طه، آیه 54 و 74 سوره فرقان، آیه 33 و 57 سوره احزاب، آیه 23 سوره شوری، آیه 11 سوره محمد، آیه 17 سوره ذاریات، آیه 21 سوره طور، آیه 19 و 20 سوره الرحمن، آیه 8 سوره حشر، آیه 1 سوره قدر، آیه 38 و 39 سوره مدثّر، آیه 3 تا 7 سوره لیل، آیه 9 سوره مزمّل، آیه 102 سوره انبیاء، و آیه 1 تا 3 سوره کوثر.
در این مقاله به بررسی چند نمونه از این آیات با در نظر گرفتن نکاتی که قبلاً ذکر شد، می پردازیم.
سوره کوثر
إِنَّا أَعطَینَاکَ الکَوثَرَ * فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانحَر * إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الأَبتَرُ .
ما تو را (چشمه) کوثر دادیم. پس برای پروردگارت نماز گزار و قربانی کن. دشمنت خود بی تبار خواهد
بود.
در شأن نزول این سوره گفته شده:
زمانی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) دو تن از فرزندان خود، به نام های عبدالله و قاسم را از دست داد و دشمنان آن حضرت برای تضعیف ایشان، زبان طعن و شماتت گشودند، عاص بن وائل او را «ابتر» خواند که در لغت عرب به «مقطوع النّسل» اطلاق می شود.
کوثر از ریشه کثرت است و بر چیزی اطلاق می شود که شأنیت کثرت در او باشد و مراد از کوثر، خیر فراوان است.
البته آن خیر کثیری که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) در نتیجه اعطای خداوند، مالک آن شده است، در آیه اول مشخص نشده و شاید بدین لحاظ باشد که با اطلاق و عدم تقید آن، عظمت و شأن خاص بدان ببخشد.
برای کلمه کوثر در این سوره، معانی متعدد مطرح شده است. علامه طباطبائی در المیزان با توجه به معنای آخرین آیه که دشمن، آن حضرت را ابتر معرفی کرده، مناسب ترین معنا را کثرت ذریه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) ذکر می کند. اگر خیر کثیر هم مراد باشد، یقیناً یکی از مصادیق آن، فراوانی نسل آن حضرت است.
کوثر، صیغه مبالغه است؛ یعنی ای پیامبر، به تو دختری دادیم که نماد خیر است، استوانه برکت و اسطوره بالندگی است. به تو دختری دادیم که اگر همه فضایل و سجایای انسانی را مجسم کنند، زهرا می شود. ای پیامبر، به شکرانه این نعمتی که به هیچکس داده نشده و نخواهد شد، نماز بخوان و هنگام تکبیر، دست هایت را بلند کن که این حالت خضوعی است برای بنده و جلالتی است برای خدا.
کوثر، هشت معنا دارد که تمام آن معانی درباره حضرت صدّیقه طاهره، فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است.
آن گاه خودش می گوید:
چگونه فاطمه کوثر نباشد که چون علی بن الحسین، محمد بن علی باقرالعلوم و صادق المصدق، میوه و ثمر دارد؟!
آری، حضرت فاطمه (سلام الله علیها) چگونه خیر کثیر نباشد که از این نهر کوثر، صدها و بلکه هزاران جوی زلال و روشن، منشعب است.
حسن ختام این بخش آنکه، نزول چنین سوره ای و چنین تعبیر بلندی (کوثر) درباره حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در عهد جاهلیت عربی که زن از کمترین حقوق انسانی برخوردار نبود، بلکه تولد دختر، مایه ننگ و سرافکندگی بود و دختران، زنده به گور می شدند، نشانه جایگاه ارزشمند زن در مکتب حیات بخش اسلام است؛ موجودی که می تواند منشأ این مقدار خیر و برکت در تاریخ بشریت باشد؛ موجودی که بنده برگزیده خدا و اشرف مخلوقات عالم، باید به شکرانه برخورداری از آن، در برابر پروردگارش سر بر خاک بساید. در کدامین مکتب می توان چنین قرب و منزلتی برای زن یافت؟
آیه تطهیر.
إِنَّمَا یُرِیدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ أَهلَ البَیتِ وَ یُطَهِّرَکُم تَطهِیراً.
خدا فقط می خواهد آلودگی را از شما خاندان (پیامبر) بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.
این آیه به گفته بیشتر محدثان اهل سنت و تمام علمای شیعه، در خصوص اهل کساء نازل شده است.
چنان که در صحیح مسلم و ترمذی و تفسیر کشّاف و طبری و در المنثور، مستدرک حاکم، منتخب کنزالعمال و کتاب های دیگر از عایشه، امّ سلمه، انس بن مالک، ابوسعید خدری و دیگران با مختصر اختلافی روایت کرده اند که چون آیه تطهیر نازل شد، رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، حضرت فاطمه، علی و حسن و حسین (علیهم السلام) را خواندند و کسای خود را روی آن ها انداختند و فرمودند:
اَللّهمَّ إِنَّ هؤلاءِ أَهلِ بَیتی، فَاذَهب عَنهُمُ الرِّجسُ وَ طَهِّرِهُم تَطهیراً.
در انتهای سوره واقعه می فرماید:
إِنَّهُ لَقُرآنٌ کَرِیمٌ* فِی کِتَابٍ مَّکنُونٍ* لَّا یَمَسُّهُ إِلَّا المُطَهَّرُونَ.
هیچ کس به قرآن، مسّ وجودی پیدا نمی کند، مگر مطهرون.
با توجه به این آیه، تنها اهل بیت (علیهم السلام) مسّ وجودی کتاب مکنون را دارند و این هم فضیلتی بزرگ برای حضرت زهرا (سلام الله علیها) است.
با توجه به این که منظور از اراده حق تعالی در این آیه، اراده تکوینی است، نه تشریعی، و با توجه به احادیثی که معنای رجس را پاکی از گناه و آلودگی می داند، نه پاکی از نجاسات ظاهری، این آیه شریف، بزرگترین دلیل بر عصمت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) از هر گونه گناه و آلودگی است، بلکه می توان گفت از بعضی جهات مقام صدّیقه طاهره، از بسیاری انبیاء و ائمه (علیهم السلام) نیز برتر است؛ چنان که این مطلب از سخنان تاریخی امام حسین (علیه السلام) در شب عاشورا در پاسخ به بی تابی خواهرش زینب (سلام الله علیها) مشاهده می شود.
امام علی (علیه السلام) با استناد به «آیه تطهیر»، عصمت و طهارت زهرای مرضیه (سلام الله علیها) را یادآوری می کنند. وقتی خلیفه اول با حضرت زهرا (سلام الله علیها) به منازعه برخاست و فدک را که در اختیار آن حضرت بود، مصادره کرد و دعوی آن حضرت را نشنید و شاهدانش را قبول نکرد، امام علی (علیه السلام) خطاب به وی فرمود:
اگر کسی ادعا کند _نعوذ بالله_ فاطمه زهرا مرتکب منکر شده است و برای ادعای خود، شاهدانی هم بیاورد و تو او را تصدیق کنی، کتاب خدا را تکذیب کرده ای؛ زیرا آیه تطهیر، شهادت خدا بر طهارت زهرا (سلام الله علیها) است.
آن بانوی بزرگ حد وسط و محور ارتباط اهل کساء بود.
هُم أهل بیت النبوّة و معدن الرّساله، هم فاطمه و أبوها و بعلها و بنوها.
آنان اهل بیت نبوت و معدن رسالت هستند؛ فاطمه، پدر فاطمه، همسر فاطمه و پسران فاطمه.
محور اصلی ارتباط اهل بیت (علیهم السلام) با رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، یک زن است؛ زنی که ذریه ای پاک از او زاده می شود و اوست که تنها حلقه اتصال این فرزندان با رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است.
اگر به این نکته دقت کنیم که گوینده این کلام، الله، ذات مستجمع صفات جمالی و جلالی است، خدایی که پروردگار عالم وجود است و اراده اش مساوی با تحقق و وقوع، حقیقت این تکریم را بهتر احساس خواهیم کرد.
آیه لیلة القدر.
إِنَّا أَنزَلنَاهُ فِی لَیلَةِ القَدرِ.
این آیه از آیاتی است که افزون بر معنا و تفسیر ظاهری، به حکم تفسیر باطنی بر آن حضرت منطبق است.
در تفسیر فرات کوفی با ذکر سند از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که حضرت در تفسیر آیه
فرمودند: «إِنَّا أَنزَلنَاهُ فِی لَیلَةِ القَدرِ»
لَیلَة، فاطمه و القدر، الله است.
سپس افزودند:
فمن عرف فاطمه حق معرفتها، فقد أدرک لیلة القدر و إنّما سمّیت فاطمه لأن الخلق فطموا عن معرفتها.
پس هر کس حضرت فاطمه را به درستی و «کما هو حقّه» بشناسد، لیلة القدر را درک کرده است
و فاطمه به این نام، نام گذاری شده، به خاطر آنکه مردم از شناخت او عاجزند.
به راستی چرا حضرت فاطمه (سلام الله علیها) لیلة القدر نباشد، حال آنکه یازده قرآن ناطق در این «لیله» نازل شده است.
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) لیلة القدر است؛ زیرا:
1.در میان همه شب ها، آنچه بی نظیر و مطلوب است، شب قدر است. در میان همه زن ها نیز آنکه بی نظیر و مطلوب است، حضرت فاطمه (سلام الله علیها) است.
2. از آن حضرت، به «لیل» تعبیر کرده اند؛ زیرا همان گونه که شب همه چیز را در بر می گیرد، ظلم و ستم
بنی امیه آن حضرت را در بر گرفت.
3. حضرت فاطمه (سلام الله علیها) شب و لیل است؛ زیرا شب، بیانگر پوشیدگی، مستوری، حجاب، عفت و حیاست.
4. ویژگی شب قدر، توبه و نزدیکی به خدا، اطاعت، بندگی و حفظ احکام است. ویژگی فاطمه (سلام الله علیها) و راه و روش و سیره آن حضرت نیز قرب به خدا، اطاعت و بندگی او و حفظ ارزش های الهی است.
5. مهم ترین و ممتازترین عمل در شب قدر، علم و پرداختن به آن است. در میان صفات و ویژگی های حضرت فاطمه (سلام الله علیها) نیز علم و معرفت و آگاهی آن حضرت به خدا، دین خدا، تکالیف، وظایف و ارزش های انسانی، از همه مهم تر و بزرگ تر است. ارزش دیگر اعمال آن حضرت به همین آگاهی و شناخت و علم اوست و این از بزرگترین درس ها و آموزه ها برای همه، به ویژه برای زنان است.
6. شب قدر از هزار ماه بهتر است و یک لحظه و یک روز زندگی و سیره حضرت زهرا (سلام الله علیها) از هزاران ماه و سال زندگی که در آن خبری از آن راه و روش و الگو نباشد، بهتر است.
7. شب قدر، ظرف و جایگاه قرآن است. جایگاه حضرت زهرا (سلام الله علیها) و گفتار، کردار و زندگی آن حضرت نیز در تفسیر عملی قرآن و تجسم و تبلور آیات آن است. همان گونه که انسان در شب قدر به قرآن نزدیک تر می شود و آن را بر سر می نهد، با نزدیک شدن به حضرت زهرا (سلام الله علیها) نیز انسان به قرآن نزدیک شده، آن را نصب العین خود قرار می دهد.
8. شب قدر همان لیله مبارکه، یعنی شب نزول برکت و ارزش ها، و چشمه ای است که این فضایل و سعادت ها از آن می جوشد و نازل می شود. فاطمه (سلام الله علیها) نیز محل نزول و صدور این اصالت ها، ارزش ها و مکارم است.
9. شب قدر، تجمع ملائکة الله است و بهره از عالم ملکوت، افزون تر خواهد بود. آن کس هم که بیشتر با حضرت فاطمه (سلام الله علیها) نزدیک تر شود و از آن حضرت بهره ببرد، از خوی و خصلت ملائکه حظّ فزون تری می برد و به عالم فرشتگان و تجرد و تقدس، نزدیک تر می شود، بلکه از آن ها نیز برتر می رود.
10. ممکن است سال ها بگذرد و کسی از شب قدر، جز ظاهری بیش درک نکند، اما اگر از حقیقت آن، ذره ای درک نماید، چنان آگاهی و تنبّه بیداری به او می بخشد که مسیر زندگی اش عوض می شود و سخت به خدا نزدیک می گردد. حضرت فاطمه (سلام الله علیها) نیز چنین است؛ یعنی ممکن است فرد یا جامعه ای سال ها به لیلة القدر برسد و حضرت فاطمه (سلام الله علیها) را از خود بداند، اما حقیقت او را درک نکند و جز ظاهری از آن نفهمد، اما با درک زندگی و ابعاد گوناگون حیات واقعی ایشان، جرقه ای در دل بدرخشد و مسیر سرنوشت را عوض کند.
از این گذشته، زمان غسل و کفن و دفن، بنابر وصیت حضرتش نیز در دل شب، متناسب با لیلة القدر است و قرن هاست قبر مجهول و ناپیدای او نیز از تناسب وجود مقدسش با لیلة القدر حکایت دارد.
و «اللیلة هی فاطمه و القدر هو الله»:
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) اضافه تشریفی به خدا دارد، از حیث آنکه:
1.پس از پدر بزرگوار و شوهر گران قدرش، بیش از تمام پیامبران مرسل و غیر مرسل، به خدا ایمان داشته و در عالم انوار و اشباح و ارواح، خدا را تسبیح، تمجید، تقدیس و تحلیل کرده و سپاسگزار بوده و نور مقدس او چندین هزار سال پیش از آفرینش آسمان و زمین آفریده شده است.
2. حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) افضل تمام انبیا، مرسلین، فرشتگان و مقربان است و طبق اخبار و احادیث مستفیضه صادره از مصادر وحی و تنزیل، همه آنها به شفاعت حضرت زهرا (سلام الله علیها) نیازمندند.
3. ملائکه حتی جبرئیل، میکائیل، اسرافیل و عزرائیل هم بی اذن، بر او داخل نمی شوند و از اطاعت او بیرون نبودند و خداوند عزّوجلّ، عهد ولایت او را از آنها گرفته است.
4. حضرت زهرای مرضیه (سلام الله علیها) علت وجود ائمه یازده گانه، اوصیای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است و ذریه پیامبر (صلی الله علیه و آله) تا قیامت از نسل او هستند.
ارباب معرفت نیز در بعضی تفاسیر، روایت امام صادق (علیه السلام) را نقل کرده و آن را پذیرفته اند و بر اساس مبانی عرفان اسلامی، لیله مبارکه را انسان کامل تفسیر کرده اند. انسان کامل در این مکتب، جایگاه محوری دارد. از نظر روایات، مسلّم است که جبرئیل امین، بر حضرت فاطمه (سلام الله علیها) نازل می شده، در حالی که حتی بر ائمه (علیهم السلام) نیز نازل نمی شد. «مصحف فاطمه (سلام الله علیها)، محصول شرفیابی فرشته وحی الهی بر ایشان است و از افتخارات تشیع شمرده می شود.
امام صادق (علیه السلام) درباره مصحف فاطمه (سلام الله علیها) می فرماید:
فیه علم القرآن کما أنزل.
علم قرآن همانطور که نازل شده، در مصحف فاطمه (سلام الله علیها) موجود است.
بنابراین، آگاهی از قرآن و اسرار آن در اختیار حضرت زهرا (سلام الله علیها) و دیگر معصومان (علیهم السلام) است. در حقیقت قرآن کریم در خانه آن ها نازل شده است و آن ها در سایه آشنایی با این منبع بی پایان الهی، توانایی شناخت و درک حقایق، معارف و دانش های گوناگون را پیدا کرده اند.
در بعضی روایات آمده که مصحف فاطمه (سلام الله علیها) سه برابر قرآن است و شاید تأویل و تفسیر قرآن مجید باشد؛ زیرا ما معتقدیم علم قرآن طبق فرمایش خود این کتاب مقدس، نزد صاحبان این علم، یعنی پیشوایان معصوم (علیهم السلام) است و حضرت فاطمه (سلام الله علیها) نیز جزو آن هاست. اما اینجا مطلب بالاتر است؛ زیرا مصحف با این ویژگی ها، تنها بر حضرت فاطمه (سلام الله علیها) قرائت شده است.
آیه مباهله.
فَمَن حَآجَّکَ فِیهِ مِن بَعدِ مَا جَاءکَ مِنَ العِلمِ فَقُل تَعَالَوا نَدعُ أَبنَاءنَا وَ أَبنَاءکُم وَ نِسَاءنَا وَ نِسَاءکُم وَ أَنفُسَنَا وَ
أَنفُسَکُم ثُمَّ نَبتَهِل فَنَجعَل لَّعنَةُ اللهِ عَلَی الکَاذِبِینَ.
با کسانی که با تو در امر نبوت مجادله می کنند، بگو بیایید پسران، زنان و نفوس خویش را بخوانیم و تضرع
کنیم. آن گاه لعنت خدا را بر دروغ گویان قرار می دهیم.
طبق احادیث متواتر و مشهور میان شیعه و سنی که قریب به اجماع و اتفاق است، در روز مباهله، مسیحیان نجران، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را مشاهده کردند، در حالی که حسنین و حضرت فاطمه و حضرت علی (علیهم السلام) همراهشان بودند و به سوی مکان مدّ نظر می آمدند.
در این آیه، «نِسائِنا» به حضرت فاطمه (سلام الله علیها) منحصر شده است. با اینکه زنان و همسران پیامبر در حجره های آن حضرت بوده اند و زنان بزرگ دیگری مانند صفیّه، امّ هانی و دیگران وجود داشتند، هیچ کدام به این مباهله دعوت نشدند؛ زیرا مباهله (ابتهال و نفرین کردن) با نصارای نجران کار عادی نیست و تنها افراد معصوم، صلاحیت آن را دارند.
صحنه مباهله، از لحظات حساس تاریخ اسلام است و حضور در این صحنه، ایمان و اعتقادی خاص می طلبد.
پیامبر برای حضور در این صحنه، از میان زنان، تنها حضرت فاطمه (سلام الله علیها) را انتخاب می کند؛ یا از آن رو که حضرت فاطمه (سلام الله علیها) به منزله امتی از زنان است، درست همان گونه که حضرت ابراهیم (علیه السلام) خود به تنهایی یک امت بود، یا اینکه او محبوب ترین افراد نزد پیامبر بود، یا چون در میان زنان مسلمان، تنها حضرت فاطمه (سلام الله علیها) مصداق زنی بود با یقینی تام که می توانست قدم در این صحنه بگذارد، اما حق این است که حضرت فاطمه (سلام الله علیها) هم یک امت بود، هم محبوب ترین زنان نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، و هم تنها زنی که می توانست تکمیل کننده گروهی باشد که به حقیقتِ بر حق بودن مسلمانان، یقینی کامل دارند، و نیز محور اصلی اتصال آن گروه به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) باشد؛ زیرا آنان شوهر و فرزندان او بودند.
اینکه پیامبر، حضرت فاطمه (سلام الله علیها) را در این درگیری اجتماعی-اعتقادی احضار می کند و او را در چنین مخاطره ای قرار می دهد، نمونه ای بارز و سرمشقی عینی برای تمام زنان عفیف است که اعتقاداتی به حق دارند و پیرو صادق راه اویند تا شجاعانه در چنین صحنه هایی حاضر شوند.
و نیز این واقعه به منزله دلیل عینی و ملموس بر جایگاه والای حضرت زهرای مرضیه (سلام الله علیها) نزد پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) و برابر نبودن هیچ زنی با او در مقام و رتبه خاصی است که داراست.
آیه مودّت.
ذَلِکَ الَّذِی یُبَشِّرُ اللهُ عِبَادَهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُل لَّا أَسأَلُکُم عَلَیهِ أَجرًا إِلَّا المَوَدَّةَ
فِی القُربَی وَ مَن یَقتَرِف حَسَنَةً نَّزِد لَهُ فِیهَا حُسناً إِنَّ اللهَ غَفوُرٌ شَکُورٌ * أَم یَقُولُونَ افتَرَی عَلَی اللهِ
کَذِبًا.
این همان (پاداشی) است که خدا به بندگان خود که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند، (بدان) مژده داده
است. بگو به ازای آن (رسالت) پاداشی از شما خواستار نیستم، مگر دوستی درباره خویشاوندان. و هرکس
نیکی به جای آورد (و طاعتی اندوزد)، برای او در ثواب آن خواهیم افزود. قطعاً خدا آمرزنده و قدرشناس است.
آیا می گویند بر خدا دروغی بسته است؟
ابن عباس درباره شأن نزول آیات فوق که به «آیات موّدت» شهرت یافته، می گوید:
چون اسلام پس از هجرت پیامبر به مدینه استحکام یافت، انصار گفتند: نزد پیامبر برویم و بگوییم در گرفتاری هایی که پیش می آید، اموال ما در اختیار توست و می توانی در جهت پیشبرد دین از آن ها استفاده کنی. آیه شریف، نازل شد و پیامبر آن را در پاسخ آنان تلاوت فرمود. منافقان که مانند همیشه در صدد تضعیف رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بودند، اظهار داشتند: او در همان مجلس این سخن را ساخت، تا ما را پس از خود، نزد خویشانش ذلیل و خوار گرداند. آن گاه آیه دوم نازل شد که «آیا بر خداوند دروغ و افترا می زنید؟»
از نظر ادبی، بین اینکه استثنا در آیه «إِلَّا المودّةَ فِی القُربی» متصل باشد یا منقطع، تفاوتی وجود ندارد؛ اگر استثنا متصل باشد، بدین معناست که «من پاداشی از شما نمی خواهم، جز دوستی اهل بیتم» و اگر منقطع باشد، بدین معناست که «دوستی اهل بیت پیامبر، اجری برای پیامبر نیست»؛ چرا که بهره این دوستی، نصیب مسلمانان و دوست داران اهل بیت آن حضرت است و بدین وسیله چنین خواسته ای از سوی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در راستای دعوت مردم به دین است.
باید دید این چه مودّتی است که هم سنگ، هم کفه و هم وزن اجر رسالت است؛ مودّت گروهی که بر سلسله آنان، حضرت زهرای مرضیه (سلام الله علیها) محبوبه امت است؛ همان بانویی که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
درباره اش فرمودند:
یا حَسَن وَ یا حُسَین انتما کفتا المیزان، فاطمه لسانه و لاتعدل الکفتان إلاّ باللسان، ولا یقوم اللسان إلاّ علی
الکفتین… .
ای حسن و حسین، شما دو کفه ترازویی هستید که فاطمه، شاهین آن است. کفه ترازو در حال تعادل قرار
نمی گیرد، مگر به وسیله شاهین آن و شاهین، استوار نمی شود، مگر بر دو کفه ترازو و… .
در این کلام، حضرت زهرا (سلام الله علیها) تنظیم کننده و برقرار کننده تعادل در این کانون معرفی می شود.
آیات ابرار.
إِنَّ الأَبرَارَ یَشرَبوُنَ مِن کَأسٍ کَانَ مِزَاجُهَا کَافوُرًا * عَینًا یَشرَبُ بِهَا عِبَادُ اللهِ یُفَجِّرُونَهَا تَفجِیرًا * یُوفُونَ بِالنَّذرِ وَ
یَخَافُونَ یَومًا کَانَ شَرُّهُ مُستَطِیرًا * وَ یُطعِموُنَ الطَّعَامَ عَلَی حُبِّهِ مِسکِینًا وَ یَتِیمًا وَ أَسِیرًا * إِنَّمَا نُطعِمُکُم لِوَجهِ اللهِ
لَا نُرِیدُ مِنکُم جَزَاء وَ لَا شُکُورًا * إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا یَومًا عَبُوسًا قَمطَرِیرًا.
به یقین ابرار و نیکان از جامی می نوشند که با عطری خوش آمیخته است. چشمه ای که بندگان خدا از آن
می نوشند و (به دلخواه خویش) جاری اش می کنند؛ (همان بندگانی که) به نذر خود وفا می کردند و از روزی
که گزند آن فراگیرنده است، می ترسیدند و به (پاس) دوستی (خدا) بینوا و یتیم و اسیر را خوراک می دادند
(و می گفتند:) ما برای خشنودی خداست که به شما می خورانیم و پاداش و سپاسی از شما نمی خواهیم. ما از
پروردگارمان از روز عبوسی سخت هراسناکیم.
ابرار در آخرت از جام های بزرگ لبریز بهشتی می آشامند که چون کافور، سرد و دلپذیر است و آن کافورها، خوشبو و شیرین است. این آب آمیخته به آب چشمه ای است که برای بندگان خاص خلق شده و هر کجا بخواهند، آن کاسه ها حاضر و در قصرها مهیاست. این آب گوارا مثل این است که در عمارات بهشت، همیشه جریان دارد و در اختیار بنده های وفادار خداست. اینان به نذر خود وفا و خدا را اطاعت کرده و از روزی که محنت آن آشکار است، می ترسند. اینان در راه خدا به مسکین و یتیم و اسیر، اطعام می کنند و به زبان حال می گویند: «ما برای خدا اطعام کردیم و از شما جزا و تشکری نمی خواهیم. ما از پروردگارمان در روزی که چهره برافروخته و درهم کشیده است، می ترسیم».
از مسلمات فریقین است که این آیه درباره حضرت زهرا (سلام الله علیها)، شوهر و دو فرزندش نازل شده است. به اتفاق مفسران، آیات این سوره در مدینه و هنگام کسالت حسنین (علیهما السلام) درباره نذر حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و حضرت علی (علیه السلام) برای سلامت حسنین (علیهما السلام) علامه امینی در الغدیر، نام 34 تن از کسانی را ذکر کرده که شأن نزول این سوره را داستان یاد شده دانسته اند.
در این مختصر، مجال پرداختن به دقایق تفسیری و جزییات آنچه در این سوره آمده، نیست و تنها به ذکر این نکته لطیف از آلوسی، مفسر اهل سنت اکتفا می شود:
در این سوره، سخنی از حورالعین که در سوره های دیگر از آن به عنوان یکی از نعمت های بهشتی یاد شده،
به میان نیامده است و چه بسا این ناگفتن، به حرمت نور چشم رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، حضرت فاطمه
زهرا (سلام الله علیها) باشد که سوره در فضیلت او، خانواده اش و نعمت هایی که در بهشت از آن بهره مند
خواهند شد، نازل شده است.
آیه التقای بحرین.
این آیه از جمله آیاتی است که افزون بر معنا و تفسیر ظاهری، به حکم تفسیر باطنی بر آن حضرت منطبق است:
مَرَجَ البَحرَینِ یَلتَقِیَانِ * بَینَهُمَا بَرزَخٌ لَّا یَبغِیَانِ * یَخرُجُ مِنهُمَا اللُّؤلُؤُ وَالمَرجَانُ.
غالب مفسران، محدثان و مورخان فریقین معتقدند شأن نزول این آیات درباره تلاقی بحر نبوت و ولایت و درباره حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و حضرت علی (علیه السلام) است.
علامه بحرانی، دوازده روایت که بعضی از آن ها از طریق اهل سنت نقل شده، ذکر می کند که مراد از «بحرین» حضرت علی (علیه السلام) و حضرت فاطمه (سلام الله علیها) هستند که هیچ گاه بر یکدیگر، بغی و سرکشی
نمی کنند.
در تفسیری از ابن عباس نقل شده:
برزخ میان آن دو، مهر و محبتی است که از بین رفتنی نیست و همین مهر و محبت، مانع سرکشی هر کدام در برابر دیگری است.
دربار الهی، بر اساس نبوت و ولایت مطلقه، با بندگانش تماس حاصل کرده و مشعل هدایت بر افروخته است و این سلسله که فرد اتمّ و اکمل آن ها، حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) و خاندان عترت اند، دربار روحانیت ربوبی را تشکیل داده، واسطه فیوضات غیبی هستند.
همانطور که عالم طبع از ترکیب، تجزیه و تحلیل عناصر و موالید، دائماً در ایجاد وجود است، در عالم انسانیت و معنویت نیز این ارتباط در میان ارواح مجرده که در ابدان مختلف بروز و ظهور می کنند، تجلی کرده، از آن تلاقی ها، عناصری ممتاز به دست می آورد؛ از آن جمله، تلاقی اقیانوس محیط نبوت با دریای عمیق ولایت است که به وسیله مهد عصمت و طهارت، تلاقی کرده، از آن، گوهر هایی گرانبها و همیشه مورد استفاده بشر به وجود آمده است.
چنان که در ابتدای این مقاله گفتیم، آیاتی که در قرآن کریم درباره وجود پنج تن و حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است، بسیارند و اینجا تنها به ذکر چند نمونه از آن ها می پردازیم و بررسی کامل تر را به علاقه مندانش واگذار می کنیم.
منابع:
فاطمه علایی رحمانی _ فاطمة الزهرا بهجة قلب مصطفی، ص9 _ أسباب النزول، ص307؛ الدر المنثور، ج6، ص204 _ لسان العرب، ص36 _ مجمع البیان، ج5، ص549 _ المیزان، ج7، ص370 _ التفسیر الکبیر، ج32، ص122 _ ورعی «کوثر محبوبه است» _
احزاب (33): 33 _ واقعه (56): 77-79 _ نگرش قرآن به حضور زن در تاریخ انبیاء، ص172 _ بحارالأنوار، ج43، ص65 _
مسند فاطمه زهرا (س)، ص281 _ آل عمران (3): 61 _ شوری (42): 23-24 _ کشاف، ج4، ص230؛ أسباب النزول، ص251 _
کلمة الغراء فی تفضیل الزّهرا (س)، ص73 _ ورعی «کوثر محبوبه است»، ص65 _ کشف الغمّة، ج2، ص129 _
الغدیر، ج3، ص107 به بعد _ انسان (76): 5-10 _ روح المعانی، ج29، ص157 _ البرهان فی تفسیر القرآن، ج4، ص265 _
الرحمن (55): 19-22 _ بدانید من فاطمه هستم، تالیف و تدوین: واحد پژوهش مؤسسه فرهنگی موعود عصر (علیه السلام).
دیدگاهتان را بنویسید