فضایل و برتری های امام اول شیعیان، امیرالمومنین (صلوات الله علیه) از موضوعاتی است که تمام مسلمانان به آن ها اعتراف کرده اند، حتی کسانی که ایشان را به عنوان امام و معصوم (به دور از هرگونه خطا) قبول ندارند، باز هم، بسیاری از آیات قرآن که در موقعیت های مختلف در شأن و جایگاه […]
فضایل و برتری های امام اول شیعیان، امیرالمومنین (صلوات الله علیه) از موضوعاتی است که تمام مسلمانان به آن ها اعتراف کرده اند، حتی کسانی که ایشان را به عنوان امام و معصوم (به دور از هرگونه خطا) قبول ندارند، باز هم، بسیاری از آیات قرآن که در موقعیت های مختلف در شأن و جایگاه ایشان نازل شده است را نمی توانند انکار کنند.
ابنعباس از مفسرین قرآن کریم (که شیعه و سنی او را قبول دارند) از رسول خدا (صلوات الله علیه و آله) نقل کرده است که: خداوند متعال، آیهای را نازل نکرد که در آن «یا أیها الذین آمنوا» باشد، مگر آنکه علی (علیه السلام) در رأس مؤمنین و امیر آنان است.[1] همچنین، ابن عباس معتقد است که بیش از 300 آیه، در مدح امیرالمومنین نازل شده است.
در ادامه به صورت مختصر، به 10 مورد از آنها اشاره میکنیم:
﴿ إِنّما وَلیُّکُمُ اللهُ و رَسولُهُ والَّذینَ ءَامَنوا الَّذینَ یُقِیمُونَ الصَّلوةَ و یُؤتُونَ الزَّکوة و هُم راکِعونَ ﴾[2]
(ولیّ شما فقط خدا، پیامبر و مؤمنانی هستند که نماز را به پا میدارند و در رکوع، زکات میدهند.)
آیه ولایت از دلایل شیعیان بر اثبات ولایت امام علی(ع) و جانشینی ایشان برای پیامبر اسلام(ص) است.[3] که برخی این آیه را قویترین دلیل بر امامت آن حضرت برشمردهاند.[4]
شأن نزول (علت نازل شدن)
بنابر نقل روایات، روزی فقیری وارد مسجد پیامبر(ص) شد و درخواست کمک کرد ولی کسی چیزی به او نداد. او دست خود را به آسمان بلند کرد و گفت: «خدایا، شاهد باش که من در مسجد رسول تو، تقاضای کمک کردم؛ ولی کسی به من چیزی نداد.» در همین حال، امام علی(ع) که در حال رکوع بود، به انگشتری که در دستش بود اشاره کرد. فقیر نزدیک آمد و انگشتر را از دست او بیرون آورد و این آیه نازل شد.[5]
عالمان شیعه این آیه را اصلی ترین دلیل بر ولایت و خلافت امام علی(ع) میدانند. از نظر آنان، این آیه با واژه «اِنّما» (به معنای فقط) شروع شده و در زبان عربی، وقتی جملهای با «اِنّما» آغاز شود، مفهوم جمله را محدود میکند،[6] یعنی در این آیه، ولایت و سرپرستی مردم، فقط برای خدا، پیامبر(ص) و کسانی که در حالت رکوع، در راه خدا بخشش میکنند، دانسته شده است.[7]
بنابر این، تنها کسی که بعد از خدا و رسولش، شایستگی سرپرستی و امامت مردم را دارد حضرت امیر المومنین (صلوات الله علیه) می باشند.[8]
آیه ۲۰۷ سوره بقره به آیه “شِراء” یا “اِشتِراء” یا “لیلة المبیت” هم معروف است:
﴿ وَ مِنَ النَّاسِ مَن یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّـهِ وَ اللَّـهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ ﴾
(و از میان مردم كسی است كه جان خود را برای طلب خشنودی خدا میفروشد، و خدا نسبت به [این] بندگان مهربان است.)
شأن نزول
علامه طباطبایی در المیزان می گوید: روایات بسیاری گویای این مطلب هستند که “آیه شراء” فقط در مورد لیلةالمبیت (شبی که حضرت امیر به جای پیامبر اکرم، در بستر ایشان خوابیدند که بعد ها، آن شب را لیلة المبیت نامیدند) نازل شده است.
ابنابیالحدید، عالم اهل سنت، در شرح نهج البلاغه گفته است که: همه مفسران بر این باورند که این آیه در شأن امام علی(ع) و در ماجرای لیلة المبیت نازل شده است.[9]
در لیلة المبیت، مشرکین مکه قصد داشتند به صورت دسته جمعی به خانه پیامبر اسلام(ص) در مکه حمله کنند و ایشان را به قتل برسانند. در این شب، امام علی(ع) برای حفظ جان پیامبر در بستر ایشان خوابیدند و اینگونه، پیامبر از ترور توسط مشرکین نجات یافتند.[10]
البته برخی از علمای اهل سنت با اشاره به برخی از روایات ساختگی، این آیه را درباره افرادی مانند ابوذر، صُهیب بن سنان[11]، عمار یاسر و پدر و مادرش، خَبّاب بن اَرَتّ و بلال حبشی[12] دانستهاند؛ اما بهگفته برخی پژوهشگران، این روایات از روی دشمنی و با انگیزه پوشاندن فضایل امام علی(ع) جعل شده است.[13]
﴿ يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ ﴾[14]
(ای پیامبر آنچه از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شده ابلاغ کن و اگر نکنی پیامش را نرساندهای و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه میدارد آری خدا گروه کافران را هدایت نمیکند)
شأن نزول
مفسران تصریح کردهاند که آیه تبلیغ پس از بازگشت رسول خدا از حجة الوداع (آخرین حج ایشان) در منطقه غدیر خم در ۱۸ ذیالحجه نازل شد.[15] در منابع اهل سنت نیز روایاتی وجود دارد که زمان و مکان نزول این آیه را غدیر خم بیان میکند.[16]
عالمان شیعه با تکیه بر روایاتی از امامان شیعه و برخی از صحابه، شأن نزول آیه تبلیغ را واقعه غدیر و اعلام جانشینی امیرالمومنین [17]میدانند. اما عالمان اهل سنت، علت نزول آیه تبلیغ را آغاز رسالت پیامبر برای ابلاغ و رساندن دین اسلام دانستهاند.[18]
طبق روایات شیعه، جبرئیل برای اولین بار، در هنگام سفر حج در آخرین حج ایشان، نزد پیامبر(ص) آمد و از ایشان خواست برای جانشینی علی(ع) از مردم بیعت بگیرد، اما پیامبر به دلیل شناختی که از دشمنی قریش و منافقین و کینه توزان با امیرالمومنین (ع) داشت خطر پراکندگی اسلام و بازگشت به جاهلیت را میدید به همین خاطر، فرمودند: (یا رب ان امتی حدیثوا عهد بالجاهلیة؛ پروردگارا، قوم من هنوز در جاهلیت به سر می برند). جبرئیل برای بار دوم در مسجد خیف بر پیامبر نازل شد و همان امر را دوباره ابلاغ کرد بدون اینکه وعدۀ نگهبانی از خطر مردم را برای پیامبر به ارمغان آورده باشد. در سومین دفعه امین وحی در بین راه مکه به مدینه نزد پیامبر آمد و مجدداً همان امر را تکرار کرد. پیامبر به جبرئیل فرمود من از اینکه مردم مرا در جانشینی علی دروغگو بدانند و سخنم را قبول نکنند بیمناکم. در آخرین مرحله فرشته الهی در نزدیکی برکهای به نام غدیر خم بر پیامبر نازل شد و پس از تکرار دستور خداوند، وعده نگهبانی و حفاظت از گزند منافقان را نیز برای رسول خدا به ارمغان آورد.[19]
…﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا﴾…[20]
(…امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم…)
شأن نزول
شیعیان، شأن نزول آیه اکمال را واقعه غدیر و ولایت امام علی(ع) بر مسلمانان میدانند[21] و معتقدند، پیامبر اسلام(ص) پس از انجام آخرین حج خود، در مسیر بازگشت، در منطقهای به نام غدیر خم، مسلمانان را جمع کرد و در خطبهای، امام علی(ع) را سرپرست مسلمانان و جانشین بعد از خود معرفی نمود. پس از تمام شدن خطبه ایشان، مسلمانان با امام علی(ع) بیعت کردند[22] و سپس این آیه نازل شد و از کاملشدن دین اسلام خبر داد.
علامه امینی در کتاب الغدیر و میرحامد حسین در کتاب عبقات الانوار، شواهد بسیاری از منابع اهلسنت در تأیید و اثبات نزول این آیه در خصوص امام علی(ع) و واقعه غدیر آوردهاند.[23]
﴿ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ ٧ ﴾[24]
(در حقیقت، کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند آنانند که بهترین آفریدگانند)
شان نزول
جابر بن عبدالله انصاری می گوید:
ما نزد پيامبر(ص) بوديم که حضرت علی(ع) از راه رسيد. پیامبر(ص) فرمود: «سوگند به آن که جانم به دست او است، او و شیعیان او در روز قیامت رستگارند»؛ و اين آيه نازل شد: «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ.» و یاران پیامبر(ص) هرگاه علی (ع) از راه میرسید میگفتند: «خیرالبریّه (بهترین آفریدگان) آمد.»[25]
اهمیت این آیه
در روایات شیعه و اهلسنت، احادیثی از پیامبر(ص) نقل شده است که در آنها خیرالبریه (بهترین آفریدگان) را امام علی(ع) و شیعیان ایشان دانسته اند.[26]
حاكم حَسكانی از علمای اهلسنت، در کتاب “شَواهدُالتَنزیل” بیش از بیست روایت در این باره با سند های مختلف نقل میكند.[27] از جمله:
از ابنعباس روایت میکند: هنگامی که این آیه نازل شد، پیامبر(ص) خطاب به امام علی(ع) فرمودند:
«آن (خیرالبریه) تو و شیعیانت هستید. در روز قیامت، تو و شیعیانت، در حالی میآیید که شما از خدا خشنود هستید و خدا از شما خشنود است.»[28]
﴿ إِن تَتُوبَا إِلَی اللهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُکمَا وَإِن تَظَاهَرَا عَلَیهِ فَإِنَّ الله هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِیلُ وَ صَالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمَلَائِکةُ بَعْدَ ذَلِک ظَهِیرٌ ﴾[29]
(اگر شما دو زن به درگاه خدا توبه کنید [بهتر است]، واقعاً دلهایتان انحراف پیدا کرده است و اگر علیه او به یکدیگر کمک کنید، در حقیقت، خدا خود سرپرست او است، و جبرئیل و صالحِی از مؤمنان [نیز یاور اویند] و گذشته از این، فرشتگان [هم] پشتیبان [ او ] خواهند بود.)
شأن نزول آیه
درباره شأن نزول این آیه، روایاتی نقل شده که اذیت و آزار پیامبر اسلام توسط برخی از همسرانش را روایت می کنند.[30]
طبق این روایات، پیامبر نزدِ یکی از همسرانش رفت، مقداری عسل خورد و ماندن ایشان در خانه آن همسرش طول کشید. عایشه با همراهکردن برخی دیگر از زنان پیامبر تصمیم گرفت زمانیکه پیامبر(ص) نزدشان رفت به بهانه بوی بدِ عسلی که خورده، از او کنارهگیری کنند. پس از این برخورد، پیامبر خوردن عسل را بر خود حرام کرد. در برخی از روایات آمده که از همسران خود نیز کنارهگیری کرد و تصمیم گرفته آنان را طلاق دهد.
بعد از مدتی آیات سوره تحریم نازل شد و پیامبر(ص) را از حرامکردن چیزهایی که بر او حلال شده، باز داشت[31] و همچنین از همسران پیامبر خواست، به خاطر آزاری که به پیامبر(ص) رساندهاند، توبه کنند و به آنان هشدار داد اگر این کارشان تکرار شود، بدانند که خداوند ولیّ و سرپرست پیامبر(ص) است و در هر خطری که او را تهدید کند پشتیبان او است و خدا، جبرئیل، صالح المؤمنین(بهترین مؤمنان) و دیگر فرشتگان پشتیبان رسول خدا خواهند بود.[32]
اهمیت این آیه
تعداد زیادی از مفسران شیعه، صالح المؤمنین را فقط امام علی(ع) دانستهاند. آنان به روایاتی در منابع شیعه[33] و اهلسنت[34] تکیه کرده اند که بر این مطلب تاکید کرده اند.
درباره علت آن گفتهاند: صالح المؤمنین باید بهترینِ مؤمنان [35] و معصوم باشد، چون همراه جبرئیل و دیگر فرشتگان در آیه ذکر شده است.[36]
﴿ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴾[37]
(کسانی که اموال خود را شب و روز، و نهان و آشکارا، انفاق میکنند، پاداش آنان نزد پروردگارشان برای آنان خواهد بود؛ و نه ترسی بر آنان است و نه اندوهگین میشوند)
شأن نزول
مفسران شیعه با اشاره به روایات، نازل شدن این آیه را درباره امام علی(ع) دانستهاند.[38]
در تفسیر عیاشی روایتی از ابواسحاق نقل شده که می گوید:
(كَانَ لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَرْبَعَةُ دَرَاهِمَ لَمْ يَمْلِكْ غَيْرَهَا، فَتَصَدَّقَ بِدِرْهَمٍ لَيْلاً وَ بِدِرْهَمٍ نَهَاراً، وَ بِدِرْهَمٍ سِرّاً، وَ بِدِرْهَمٍ عَلاَنِيَةً، فَبَلَغَ ذَلِكَ اَلنَّبِيَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ: يَا عَلِيُّ مَا حَمَلَكَ عَلَى مَا صَنَعْتَ قَالَ: إِنْجَازُ مَوْعُودِ اَللَّهِ، فَأَنْزَلَ اَللَّهُ « اَلَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَ اَلنَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِيَةً » اَلْآيَةِ .) «امیرالمومنین صلوات الله علیه، (در یک زمانی) غیر از چهار درهم، مالی نداشتند، که همان چهار درهم را یکی در شب، یکی در روز، یکی را به صورت آشکار و دیگری را به صورت پنهانی در راه خدا بخشیدند، خبر این جریان به پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله رسید، ایشان پرسیدند: چه چیزی تو را وادار به این نوع صدقه دادن کرد؟ ایشان پاسخ دادند:وفا کردن به وعده قطعی الهی (در مورد کمک به نیازمندان) پس در این هنگام این آیه نازل شد»[39]
﴿ یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نَاجَیتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَینَ یدَی نَجْوَاکمْ صَدَقَةً ذَلِک خَیرٌ لَّکمْ وَأَطْهَرُ فَإِن لَّمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴾[40]
(ای کسانی که ایمان آوردهاید، هرگاه با پیامبر گفتگوی محرمانه میکنید، پیش از گفتگوی محرمانه خود صدقهای تقدیم بدارید. این برای شما بهتر و پاکیزهتر است؛ و اگر چیزی نیافتید بدانید که خدا آمرزنده مهربان است.)
شأن نزول
در شأن نزول این آیه آمده است گروهی از ثروتمندان مسلمان، زیاد نزد پیغمبر(ص) میآمدند و با او نجوا (گفتگوی مخفی) میکردند که این کار باعث ناراحتی فقرا میشد چون فقرا و نیازمندان از فرصت گفتگو با پیامبر محروم می شدند.[41] پیامبر اسلام(ص) نیز از پرگویی و زیاد نشستنشان ناراحت میشد. به همین دلیل خداوند، آیه نجوا را (که به “آیه مناجات” نیز معروف است،[42]) در مورد صدقه دادن قبل از گفتگو کردن با پیامبر، نازل کرد.[43]
اهمیت این آیه
علامه حلی با اشاره به این آیه، بر افضلیت امام علی(ع)، استدلال کرده است.[44] همچنین، دانشمندان اهل سنت مانند ابنکثیر[45]، طبری[46]، فخر رازی[47] و ابنتیمیه[48] اعتراف کرده اند که امام علی(ع) تنها کسی بود که به آیه نجوی عمل کرد.
مجاهد بن جبر از امیرالمومنین(ع) روایت کرده است که فرمودند: آیهای در قرآن است که کسی قبل از من و بعد از من به آن عمل نکرده و نخواهد کرد. من یک دینار داشتم، آن را به ده درهم تبدیل کردم و هر زمان میخواستم با رسول خدا (ص) نجوا کنم، یک درهم را صدقه میدادم.[49]
﴿ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا ﴾[50]
(خدای رحمان کسانی را که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند، محبوب همه میگرداند.)
شأن نزول
شأن نزول این آیه در ارتباط با امام علی(ع)[51] و ولایت ایشان دانسته شده[52] و روایات فراوانی در این زمینه از شیعه و اهل سنت ذکر شده است.[53]
علی بن ابراهیم قمی و عیاشی از عالمان شیعی در کتب تفسیر خود روایتی از امام صادق(ع) آوردهاند که پیامبر(ص) در حق امام علی(ع) دست به دعا بلند کردند و با صدای بلند (به طوری که مردم میشنیدند[54]) از خداوند خواستند تا محبت علی (ع) را در دلهای مؤمنان و عظمت و ترس از ایشان را در دل های منافقان قرار دهد. بعد از این دعا بود که آیه نازل گردید.[55]
برخی از عالمان اهلسنت نیز شأن نزول آیه را در شأن امام علی (ع) دانستهاند.[56]
﴿ وَ إِنْ يُريدُوا أَنْ يَخْدَعُوكَ فَإِنَّ حَسْبَكَ اللهُ هُوَ الَّذي أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنين﴾[57]
(و اگر بخواهند تو را فريب دهند، خدا براى تو كافى است؛ او همان كسى است كه تو را، با يارى خود و مؤمنان تقويت كرد.)
محتوا
آیه نصر، پس از نزول آیه صُلْح[58]، به رسول اکرم (ص) این اطمینان را میدهد که اگر پیشنهاد صلح دشمنان را پذیرفت، بر خدا، توکل كند؛ زيرا او هر گفتگویى را میشنود و از نيتهای همگان آگاه است و اگر با امضاى پيمان صلح، احتمال خیانتی از طرف دشمنان وجود داشت، خدا او را با کمک های غیبی و کمک مؤمنان در برابر نیرنگ و فریب دشمنان تقویت میکند و پیروز میگرداند.
مراد از مؤمنان در آیه
مفسرین شیعه، منظور از مومنان در آیه را افراد مختلفی گفته اند[59] اما آیت الله مکارم شیرازی از مفسرین معاصر، معتقد است که شان نزول این آیه انحصاری نیست و هر مؤمنی که رسول اکرم(ص) را یاری کرده، مشمول آن است؛ ولی تردیدی نیست که فرد شاخص (برتر) از مؤمنان در این آیه، حضرت علی(ع) است.[60]
بنابر روایتی که از پیامبر اسلام(ص) نقل شده، بر عرش الهی نوشته شده است: هیچ خدایی جز الله نیست و محمد رسول خدا است. او را به وسیله علی(ع) تقویت و یاری کردم و این، همان سخن خداست که «او همان كسى است كه تو را، با يارى خود و مؤمنان تقويت كرد».[61]
این روایت را انس بن مالک[62]، ابوهریره[63] ، عبدالله بن عباس و جابر از صحابه پیامبر(ص) نقل كردهاند و به گفته آیتالله مکارم شیرازی، در بسیاری از منابع اهل سنت، همچون مناقب خوارزمى، كفاية الطّالب، ذخائر العقبى، فرائد السمطین و الدّرّ المنثور آمده است.
به نظر صاحب تفسیر نمونه، نوشته شدن نام امام علی(ع) بر عرش الهی، نشانه اهميت آن و دليل بر اين است كه على(ع) از جهت يارى کردن پيامبر(ص)، برترين مسلمان بود و خدا، بهترين مسلمان را برای جانشينى پيامبرش انتخاب میكند.[64]
[1] حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۶۳-۷۱
شبلنجی، نورالابصار، الشریف الرضی، ج۱، ص۱۵۹.
[2] سورة مبارکة مائده؛ آیه 55
[3] شیخ مفید، الافصاح فی الامامة، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، ص۱۳۴؛ طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۳، ص۵۵۹.
[4] طوسی، تلخیص الشافی، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۱۰.
[5] حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۰۹-۲۳۹؛ قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۱۷۰؛ عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۱، ص۳۲۷، ح۱۳۷.
[6] ابنهشام، مغنیاللبیب، ۱۴۱۰ق، ج۱، ۳۹.
[7] سید مرتضی، الذخیرة، ۱۴۳۱ق، ص۴۳۹.
[8] شوشتری، احقاقالحق، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۰۰
حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۰۹-۲۳۹.
[9] ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۳، ص۲۶۲.
[10] طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۴۶۶.
[11] طبری، جامع البیان، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۵۹۱.
[12] فخر الرازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۵، ص۳۵۰.
[13] هاشمی، «بررسی سبب نزول آیه اشترای نفس»، ص۱۵۳.
[14] سورة مبارکة مائدة، آیة 67
[15] رجوع شود به:
قمی، تفسیر القمی، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۷۹
عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۱، ص۳۳۲.
[16] رجوع شود به:
سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۲۹۸
آلوسی، روح المعانی، ۱۴۰۵ق، ج۶، ص۱۹۴.
[17] کلینی، الکافی، ۱۴۰۱ق، ج۱، ص۲۹۰، ح۶
طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۱ق، ج۱، ص۵۷
ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان، ۱۳۸۲-۱۳۸۷ش، ج۴، ص۲۷۵-۲۸۱.
[18] رجوع شود به:
طبری، جامع البیان، ۱۴۲۲ق، ج۸، ص۵۶۷-۵۶۹
ثعالبی، جواهر الحسان، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۴۴۲
سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۲۹۸
ابوحیان، تفسیر البحر المحیط، ۱۹۸۳م، ج۳، ص۵۲۹.
[19] طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۶۱.
[20] سورة مبارکة مائدة، آیة 3
[21] امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۴۴۷.
[22] مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۷۶و۱۷۷.
[23] امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۴۴۸تا۴۵۶
حسینی میلانی، نفحات الازهار فی خلاصة عبقات الانوار، ۱۴۲۳ق، ج۸، ص۲۶۱.
[24] سورة مبارکة بینة، آیة 7
[25] ابنعساکر، تاریخ دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۴۲، ص۳۷۱.
[26] سیوطی، الدرالمنثور، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۳۷۹
استرآبادی، تأویل الآیات الظاهره، ۱۴۰۹ق، ص۸۰-۸۰۳
آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۵، ص۴۳۲.
[27] حسکانی، شواهدالتنزیل، ۱۴۱۰-۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۵۹-۴۷۳.
[28] حسکانی، شواهدالتنزیل، ۱۴۱۰-۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۶۱.
[29] سورة مبارکة تحریم، آیة 4 ؛ نام این آیة را از کلمه “صالحین” که در همین آیة آمده است گرفته اند.
[30] واحدی، اسباب نزول القرآن، ۱۴۱۱ق، ص۴۵۹-۴۶۱.
[31] در گزارشهای تاریخی درباره نام این زنان اختلاف است؛ برخی حفصه را کسی دانستهاند که پیامبر در خانهاش عسل خورده و برخی او را سوده معرفی کردهاند. همچنین در میان زنانی که با عائشه همدست شدند نیز نام حفصه، سوده و صفیه به چشم میخورد.
(واحدی، اسباب النزول، ۱۴۱۱ق، ص۴۶۰-۴۶۱.)
[32] طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۹، ص۳۳۱.
[33] صدوق، الامالی، ۱۳۷۶ش، ص۳۱
حویزی، تفسیر نورالثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۳۷۰.
[34] حسکانی، شواهدالتنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۲، ۳۴۱-۳۵۲
ابوحیان اندلسی، البحر المحیط، ۱۴۲۰ق، ج۵، ص۳۳۲
سیوطی، الدرالمنثور، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۲۴۴.
[35] شوشتری، احقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۳۱۴-۳۲۰.
[36] سید بن طاووس، سعد السعود، قم، ص۱۸۱
صادقی تهرانی، الفرقان، ۱۴۰۶ق، ج۲۸، ص۴۳۸.
[37] سورة مبارکة بقرة، آیة 274
[38] ابن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۲۲۵
طوسی، التبیان، بیروت ج۲، ص۳۵۷
مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۳۶۰.
[39] عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۱۵۱
[40] سورة مبارکة مجادلة، آیة 14
[41] طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۹، ص۱۸۹.
[42] علامه حلی، نهج الحق، ۱۴۰۷ق، ص۱۸۲-۱۸۳
مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۵، ص۳۷۶
میبدی، کشف الاسرار و عده الابرار، ۱۳۷۱ش، ج۱۰، ص۲۰-۲۱.
[43] واحدی، اسباب النزول، ۱۳۸۶ش، ص۲۲۰-۲۲۱.
[44] علامه حلی، منهاج الکرامه، ۱۳۷۹ش، ص۸۵.
[45] ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۸، ص۵۰.
[46] طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۲ق، ج۲۳، ص۲۴۸.
[47] فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۹، ص۴۹۶.
[48] ابن تیمیه، منهاج السنه النبویه، ۱۴۰۶ق، ج۵، ص۱۶.
[49] متقی هندی، کنزل العمال، ۱۴۰۹، ج۲، ص۵۲۱
ابن ابی شیبه، المصنف، ۱۴۱۶ق، ج۱۱، ص۱۵۲
فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۹، ص۴۹۵.
[50] سورة مبارکة مریم، آیة 96
[51] ابوحمزه ثمالی، تفسیر القرآن الکریم، ۱۴۲۰ق، ص۲۴۳
جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۶، ص۵۴۸.
[52] حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۳۶۳.
[53] کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰، ص۲۴۸
حسکانی، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۶۴
جرجانی، درج الدرر فی تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۳۰ق، ج۲، ص۲۸۳
فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۹۷
بروجردی، تفسیر جامع، ۱۳۶۶ش، ج۴، ص۲۷۲.
[54] عیاشی، تفسیر عیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۲، ص۱۴۲.
[55] قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۵۶.
[56] واحدی، الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۶۹۰
حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱، ج۱، ص۴۶۴
ماتریدی، تأویلات أهل السنة، ۱۴۲۶ق، ج۷، ص۲۶۳
طبرانی، التفسیر الکبیر، ۲۰۰۸م، ج۴، ۲۲۷
جرجانی، درج الدرر، ۱۴۳۰ق، ج۲، ص۲۸۳.
[57] سورة مبارکة انفال، آیة 62
[58] سورة مبارکة انفال، آیة ۶۱
[59] شيخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، دار احياء التراث العربی، ج۵، ص۱۵۱.
طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۴ ص۴۸۹.
طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، منشورات اسماعیلیان، ج۹، ص۱۳۲.
[60] مکارم شیرازی، آیات ولایت در قرآن، ۱۳۸۶ش، ص۳۱۲.
[61] خطيب بغدادی، تاريخ بغداد، دارالكتب العلمية، ج۱۱، ص۱۷۳
سيوطی، الدر المنثور، دارالفكر، ج۴، ص۱۰۰.
[62] خطيب بغدادی، تاريخ بغداد، دارالكتب العلمية، ج۱۱، ص۱۷۳.
[63] سيوطی، الدر المنثور، دارالفكر، ج۴، ص۱۰۰.
[64] مکارم شیرازی، آیات ولایت در قرآن، ۱۳۸۶ش، ج 1، ص 307 تا 313.
دیدگاهتان را بنویسید