زمينه طرح موضوع غلام و كنيز همه احكام نوراني اسلام زنده و جاويدند و اگر حضرت ولي عصر(عج) ظهور فرمايد، آيه شريفه (فَشُدُّوا الوَثاقَ فَاِمّا مَنّاً بَعدُ واِمّا فِداءً حَتّي تَضَعَ الحَربُ اَوزارَها)[ سوره محمّدصلي الله عليه و آله و سلم، آيه 4.] به طور دقيق اجرا ميشود، بنابراين زمينه طرح موضوع نظام برده داری […]
همه احكام نوراني اسلام زنده و جاويدند و اگر حضرت ولي عصر(عج) ظهور فرمايد، آيه شريفه (فَشُدُّوا الوَثاقَ فَاِمّا مَنّاً بَعدُ واِمّا فِداءً حَتّي تَضَعَ الحَربُ اَوزارَها)[ سوره محمّدصلي الله عليه و آله و سلم، آيه 4.] به طور دقيق اجرا ميشود، بنابراين زمينه طرح موضوع نظام برده داری در اسلام و مسائل کلامی مربوط به احکام غلام و كنيز امروزه وجود دارد، گرچه كاربرد فقهي ندارد.
توضيح آنكه اسلام بايد دين جهاني شود و همه افراد را تربيت كند. امروزه در گوشه و كنار دنيا افراد رذل و فرومايهاي يافت ميشوند كه لايق نام كنيز و بنده هم نيستند و بايد سالياني تحت سرپرستي و تربيت ولي خدا باشند، تا تدريجاً اصول ابتدايي انساني را ياد بگيرند و لياقت پيدا كنند در جامعه اسلامي حضور يابند.
هماكنون در جوامع دورافتاده وحشيهايي هستند كه به عنف، به محارم خويش، يا كودكان تجاوز ميكنند. در خاورميانه، صهيونيستهاي افراطي از انسانيّت بويي نبردهاند و در اروپا و ژاپن با گذشت چهارده قرن از ظهور تعاليم توحيدي اسلام، هنوز خرافيترين عقايد ديده ميشود. هندوهاي افراطي به شدت به بتپرستي پايبندند و به احترامِ بتْ كشته ميشوند و خود را شهيد ميپندارند؛ سيكهاي افراطي همان مجسّمههاي سنگي را در برابر مسجد بابري و بانگ «الله اكبر» ميپرستند، همانگونه كه در حجاز بتهاي سهگانه لات و عزّي و منات را ميپرستيدند. گاوپرستان، مدفوع و ادرار گاو را تقديس ميكنند.
آيا براي پرورش چنين افرادي كه صورت انسان و سيرت حيوان دارند، راهي جز بردهداري هست تا تدريجاً تربيت و استحقاق دريافت حقوق مهم انسانيت را پيدا كنند و آزاد گردند؟
از طرفي، گرچه غلام و كنيز از نظر اقتصادي احكامي متفاوت دارند، وگرنه از نظر حرمت و كرامت مانند ساير انسانها حقوق و آدابي دارند؛ هيچكس حق ندارد به بندهاي توهين يا او را سرزنش كند و غيبت آنان گناه كبيره و فحش دادن و تحقير آنها حرام است و….
تذكّر: طرح مسئله بردگان صبغه تفسيري دارد و همواره مورد نقد و بررسي حاميان آزادگي و ضد بردهداري بوده است و از نقاط تهاجم فرهنگي به اسلام شمرده ميشود و توجيه و تحليل و حمايت از آن نافع است، هرچند كارآمدي خود را ـ چنانكه گذشت ـ در فقه از دست داده است، بنابراين طرح آن و آشنايي به آسيب پذيري اش از ناحيه مخالفان لازم است و فقهاي بزرگوار براي رعايت برخي از جهات آن را زنده نگه داشتند، گرچه بعضي خود را بينياز از تعرض به آن تلقي كرده اند.1
این مقاله ادامه دارد و به زودی بروزرسانی می شود …
دیدگاهتان را بنویسید