مردم کوفه که هنگام اقامت حضرت امیرالمومنین علیه السلام در آن شهر چنان رفتاری با حضرت داشتند و بر اثر سستی که در کارها نشان دادند امیرالمومنین صلوات الله علیه فرمود شما از من زده شدهاید و من هم از شما زده شدم خدایا مرا از اینها بگیر و بدتر از مرا به آنها بده […]
مردم کوفه که هنگام اقامت حضرت امیرالمومنین علیه السلام در آن شهر چنان رفتاری با حضرت داشتند و بر اثر سستی که در کارها نشان دادند امیرالمومنین صلوات الله علیه فرمود شما از من زده شدهاید و من هم از شما زده شدم خدایا مرا از اینها بگیر و بدتر از مرا به آنها بده و چنین هم شد و کار آنها به جایی رسید که با فرزندان آن حضرت امام حسن و امام حسین علیهم السلام همچنان کردند که روی تاریخ را سیاهتر کرده است ولی پس از واقعه کربلا مخصوصاً در سفرهای تبعیدی امام صادق علیه السلام رفته رفته کوفه مرکز آمال ائمه اطهار علیهم السلام و شیعیان آنها بود فرزندان بسیاری از آنها بهترین شاگردان امامان بعدی بودند کوفه به صورت کانون تشیع درآمد متعصبترین امیرالمومنین علیه السلام اهل کوفه به شمار میآمدند
کوفه بعدها در شهر نجف اشرف ادغام شد و نجف اشرف بزرگترین پایگاه شیعیان و کعبه آمال آنها بود که تا عصر ما باقی است حوزه علمیه هزار ساله نجف که شیخ طوسی سرآمد فقهای شیعه در سال ۴۴۸ هجری بنانهاد شاخص تشیع و مرکز بزرگ علمی و دینی پیروان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام گردید که انشاالله این وضع تا ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هم باقی خواهد بود.
در روایات اسلامی راجع به ایام ظهور امام زمان علیه السلام کوفه به عنوان پایگاه آن حضرت و منزل و محل قیام آن برگزیده خداوند یاد شده است
در اینجا قسمتی از آن روایات را از قدیمیترین متون ارائه میدهیم
تفسیر عیاشی از جابر جعفی روایت نموده که امام محمد باقر علیه السلام ضمن بیان علائم ظهور امام زمان ارواحنا فداه از جمله میفرماید سفیانی و پیروانش خروج میکنند و جز کشتن و آزار اولاد پیامبر صلی الله علیه و آله قصدی ندارند او لشکری به کوفه میفرستد و جمعی از شیعیان آنجا را میکشد و گروهی را دار میزند سپس امام باقر علیه السلام فرمود به خدا ۳۱۳ نفر که ۵۰ زن نیز در میان آنهاست مانند پارههای ابر پاییزی در غیر موسم حج در مکه معظمه جمع میشوند چنانکه خدا میفرماید
اینما تکونوا یات بکم الله جمیعا ان الله علی کل شی قدیر یعنی هرجا باشید خدا همه شما را گرد میآورد
آن ۳۱۳ نفر با او بیعت میکنند در آن وقت منادی از آسمان مهدی را به نام صدا میزند و مردم را به ظهورش اطلاع میدهد و تمام مردم روی زمین آن صدا را میشنوند سید علی بن عبدالحمید نیلی از دانشمندان ما در سده هفتم هجری در کتاب انوار مضیئه که پیرامون که ولیعصر تعریف کرده است روایتی نقل میکند که امام زین العابدین علیه السلام میفرماید وقتی قائم در مکه قیام کرد مردی از طرف قائم میایستد میگوید مردم این است مطلوب شما که به نزد شما آمده است و شما را دعوت میکند به آنچه پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم شما را به آن دعوت میکرد مردم به طرف وی میروند که او را به قتل رسانند(وهابی های مکه ) ولی ۳۰۰ و چند نفر از جا برخاسته آنها را عقب میزنند ۵۰ نفر آنها از مردم کوفه هستند سایر مردم ناشناس میباشد که اغلب یکدیگر را نمیشناسند وها در غیر موسوم حج در مکه جمع میشوند و نیز در آن کتاب از ابوخالد کابلی روایت میکند که امام محمد باقر فرمود قائم ما در مکه بر اساس کتاب خدا قرآن مجید و سنت پیغمبر بیعت میگیرد و حاکمی برای آنها تعیین میکند سپس به مدینه میرود وقتی وارد شفره می شود نامهای از سفیانی به اهل مدینه میرسد که نوشته است اگر او قائم را نکشید مردان شما را به قتل میرسانم و زنانتان را اسیر میکنم مردم مدینه هم قائم را میکشند چون این خبر به قائم میرسد به مدینه برمیگردد و طوری قریش را نابود میکند که چیزی از آنها باقی نمیماند سپس از آنجا به کوفه میآید و مردی از یاران خود را به حکومت آنجا منصوب میگرداند آنگاه وارد نجف میشود شیخ صدوق در کمال الدین از ابوبصیر روایت میکند که مردی از اهل کوفه از حضرت صادق پرسید چند نفر با قائم قیام میکند چون مردم میگویند به تعداد رزمندگانی هستند که در جنگ بدر شرکت داشتند حضرت صادق علیه السلام فرمود قائم قیام نمیکند مگر با افرادی نیرومند و این افراد هم از ۱۰ هزار نفر کمتر نیستندنیز صدوق و در آن کتاب از ابوالجارود روایت میکند که امام صادق فرمود قائم با اصحاب خود در نجف واقع در بیابان کوفه فرود میآیدو هم در آن کتاب از آبان بن تغلب روایت میکند که حضرت صادق فرمود گویی من قائم را در بیرون نجف میبینم که بر اسبی تیره رنگ و ابلق که میان پیشانی تا گلویش سفید است سوار شده است سپس اسبش را به حرکت در میآ و رد و در آن وقت مردم در هر شهری انها میکنند که قائم در میان شهر آنها است ابوحمزه ثمالی میگوید امام باقر علیه السلام فرمود گویی من قائم را میبینم که در بلندی کوفه نجف ظهور کرده و چون در نجف ظهور کرد پرچم پیغمبر را به اهتزاز در میآورد همچنین در آن کتاب از مفضل بن عمر روایت نموده که امام جعفر صادق علیه السلام فرمود گویی من قائم را میبینم که روی منبر کوفه نشسته و یارانش که به تعداد سربازان جنگ بدر ۳۱۳ نفر هستند دور او را گرفته است و آنها پرچمداران او و حکمرانان خداوند در روی زمین بر بندگان او میباشند شیخ طوسی در کتاب غیبت ابو خالد کابلی روایت میکند که امام محمد باقر فرمود هنگامی که قائم وارد کوفه میشود همه مومنین در کوفه هستند یا به کوفه میآیند چنانکه امیرالمومنین فرموده است قائم در کوفه به مومنین میگوید بیایید تا به جنگ این سرکش برویم و به سوی او میرودو هم در آن کتاب از مفضل بن عمر یت میکند که گفت از حضرت صادق علیه السلام شنیدم میفرمود وقتی قائم قیام کند زمین با نور خداوند روشن میشود مردم را از نور خورشید بینیاز میگرداند قائم در بیرون کوفه مسجدی میسازد خانههای کوفه به شهر کربلا و حیره وصل میگردد به طوری که مردی در روز جمعه سوار استریهوار میشود تا خود را به نماز برساند ولی به نماز نمیرسد نیز در آن کتاب است که امام باقر ضمن حدیثی طولانی مهدی وارد کوفه میشود در حالی که سه گروه با سه پرچم با هم کشمکش دارند ولی در مقابل او تسلیم میشوند مهدی وارد مسجد میشود و به منبر میرود برای مردم خطبه میخواند چون جمعه بعد فرا میرسد مردم به مهدی میگویند مسجد گنجایش جمعیت ما را ندارد مهدی موعود میگوید برای شما فکری خواهم کرد سپس به سرزمین نجف میرود و نقشه مسجدی که دارای هزار در و گنجایش همه مردم و بر روی آن بنای محکمی میسازد آنگاه دستور میدهد از پشت مرقد امام حسین علیه السلام نهری جاری کنند که آب آن به اراضی نجف و کوفه برسد و روی آن نهر پلها و آسیابها بنا میکند پیرزنی از اهل کوفه را میبینم که سبد گندمی روی سر نهاده میرود که آن را در کربلا بدون اجرت آرد کند و هم در غیبت شیخ طوسیست که صالح بن ابوالاسود گفت امام صادق علیه السلام از مسجد سهله سخن به میان آورد و فرمود آگاه باشید هنگامی که صاحب ما با کسان خود می آید آنجا جایگاه اوست و نیز در غیبت شیخ است که اسبق بن نباته گفت وقتی امیرالمومنین علی علیه السلام به مسجد کوفه رسید که آن موقع با خشت و گل بنا شده بود ضمن بیاناتی فرمود وای بر کسی که تو را منهدم میکند انهدام آن را آسان میشمارد و قبله نوح را تغییر داد خوش به حال کسی که موقع خراب کردنت توسط قائم از خاندان من حاضر است آنها برگزیدگان امت پیغمبرمی باشند و همراه برگزیدگان عترت من هستند شیخ مفید در کتاب ارشاد از ابوبکر حضر میروایت نمود ه که امام پنجم فرمود گویی قائم را در بلندی کوفه و نجف میبینم که با ۵ هزار فرشته در حالی که جبرائیل در سمت راست و میکائیل در سمت چپ و مومنین در پیش روی او قرار دارند به آنجا آمده و لشکرهای خود را در شهر پراکنده میسازند نیز مفید در ارشاد از ابو الجارود یت میکند که امام محمد باقر ضمن حدیث طولانی فرمود هنگامی که قائم قیام کند به کوفه میرود در آنجا ۲۰۰۰ نفر مسلح و مخالف به نزد وی آمده می گویند از هر جا آمدهای برگرد ما احتیاج به اولاد فاطمه سلام الله علیها نداریم قائم هم شمشیر کشیده و تا آخرین نفر آنها را به قتل میرساند سپس وارد کوفه میشود و منافقین را میکشد قصرها یه کوفه را ویران میسازد و باجاوزان ا پیکار میکند و آنقدر از آنها را میکشد که خدا خشنود گردد درکتاب مزبور از ابوبصیر روایت میکند که حضرت صادق علیه السلام در حدیثی طولانی فرمود هنگامی که قائم ما به کوفه منهدم میسازد و هیچ مسجد مشرفی را باقی نمیگذارد مگر اینکه کنگره و اشراف آن را خراب میکند و به حال ساده و بدون اشراف باقی میگذارد بزرگراهها را توسعه میدهد و هر گوشهای خانهها را واقع در راههای عمومی است از بین میبرددر غیبت نعمانی روایت میکند که امیرالمومنین فرمود گویی من شیعیانم را مینگرم و در آن قرآن را آنطور که نازل شده است به مردم میآموزند آگاه باشید که وقتی قائم قیام کند مسجد کوفه را شکسته و قبله آن را درست میکندهمچنین در آن کتاب از اصبغ بن نباته روایت نموده که گفت شنیدم امیرالمومنین میفرمود گویی عجم ایرانیان را میبینم که خیمههای خود را در مسجد کوفه نصب کردهاند و به مردم قرآن را به گونهای که نازل شده است میآموزند و نیز در آن کتاب از حضرت صادق روایت کرده که فرمود چه حالی خواهید داشت هنگامی که قائم خیمههایی در مسجد کوفه برپا میکند سپس حکم تازهای برای آنها بیرون میآورد که بر عرب دشوار استشیخ طوسی در کتاب تهذیب از ابوالمقدام از حبه عرنی روایت میکند که امیرالمومنین علیه السلام تشریف برد به حیره و فرمود روزی برسد که کوفه به حیره وصل شود و چنان مرغوبیت پیدا کند که یک زرع زمین آن به چند دینار فروخته شود و مسجدی در حیره را میشود که دارای ۵۰۰ در باشد نماینده قائم زیرا مسجد کوفه برای آنها تنگ خواهد بود به طوری که ۱۲ امام جماعت عادل در آن اقامه جماعت میکند من عرض کردم یا امیرالمومنین آیا مسجد کوفه در آن روز گنجایش آن همه جمعیت را دارد فرمود چهار مسجد برای قائم ساخته میشود که مسجد کوفه کوچکترین آنهاست مسجد کنونی کوفه و دو مسجد دیگر در آن روز در این دو طرف کوفه واقع است و با دست مبارک اشاره به شهر بصره و کوفه و نجف کردعلامه مجلسی از کتاب مزار شیخ محمد مشهدی از ابو بصیر نقل میکند که گفت حضرت صادق به وی فرمود ای ابومحمد گویی من فرود آمدن قائم با کسان بستگانش را در مسجد سهله میبینم عرض کرد مسجد سهله اقامتگاه اوست فرمود آری مسجد سهله جایگاه ادریس و ابراهیم خلیل الرحمن بوده است خداوند هیچ پیغمبری را مبعوث نکرد مگر اینکه در این مسجد نماز گذارد و هم محل سکونت خضر پیغمبر است عرض کردم قائم تا ابد در آنجا سکونت خواهد داشت فرمود آری سید علی بن عبدالحمید در کتاب انوار مزیعه از اسحاق بن عمار روایت میکند که حضرت صادق پرسیدم اینکه خداوند به شیطان فرمود منتظر وقت معلوم باش انك لمن المنظرين الى يوم الوقت المعلوم آیه ۳۸ سوره حجر این وقت کی خواهد بود فرمود روز قیام قائم است وقتی خداوند او را آماده قیام میکند در مسجد کوفه استمنظور این است که عرب عادت به قرآن کنونی کرده است و چون امام زمان دستور میدهد قرآن را بر حسب نزول آن بیاموزند برای آنها که شاید منظور عرب اهل تسنن باشد بسیار دشوار خواهد بود سید علی بن عبدالحمید نیلی در کتاب غیبت خود از کتاب فضل بن شاذان روایت میکند که وی به سند خود از سعد بن عبدالله اشعری نقل کرده امام حسن عسکری فرمود اگر به قدر یک جای قدم زمین در کوفه داشته باشم بهتر از داشتن یک باب خانه در مدینه است و هم در آن کتاب از فضل بن شاذان از سعد بن اصبغ نقل کرده که گفت شنیدم حضرت صادق فرمود اگر کسی خانهای در کوفه داشته باشد آن را از دست ندهد علامه مجلسی در جلد ۱۳ بحارالانوار از کتاب عدد القویه روایت میکند که حضرت صادق فرمود گویی من قائم را در پشت نجف میبینم که زره پیغمبر را پوشیده و چون جمع شده آن را باز میکند تا با اندامش رسا آید سپس آن را با پارچه ای از استبرق میپوشاند و سوار اسب ابلقی سیاه و سفید می شود که میان دو چشمش سفید است طوری آن را به حرکت در میآورد که سفیدی پیشانی آن را مردم شهرها ببینند و علامت ظهور او باشد آنگاه پرچم رسول خدا را میگشاید و از گشودن آن نوری میجهد که مابین شرق و غرب را روشن میکند امیرالمومنین ود گویا قائم را میبینم که بر اسب سیاهی که میان پیشانیاش از سفیدی میدرخشد سوار است و از وادی السلام به طرف خندق مسجد سهله میرود
دیدگاهتان را بنویسید