سه شنبه / ۲ بهمن / ۱۴۰۳ Tuesday / 21 January / 2025
×

نسب نامه شریف پنجمین پیشوای شیعیان دوازده امامی، از پدر و مادری علوی، چشم به جهان گشود. حاصل ازدواج مبارک چهارمین امام شیعیان و زینت عبادت کنندگان، امام سجاد(علیه السلام) با دختر عموی خود، حضرت فاطمه بنت الحسن(سلام الله علیها) دختر دومین امام شیعیان، امام مجتبی (علیه السلام)، محمد بن علی بن الحسین (علیهم السلام) […]

امام محمد باقر علیه السلام پنجمین اختر تابناک آسمان امامت
  • کد نوشته: 8308
  • 7 بازدید
  • بدون دیدگاه
  • نسب نامه شریف

    پنجمین پیشوای شیعیان دوازده امامی، از پدر و مادری علوی، چشم به جهان گشود. حاصل ازدواج مبارک چهارمین امام شیعیان و زینت عبادت کنندگان، امام سجاد(علیه السلام) با دختر عموی خود، حضرت فاطمه بنت الحسن(سلام الله علیها) دختر دومین امام شیعیان، امام مجتبی (علیه السلام)، محمد بن علی بن الحسین (علیهم السلام) بوده است. به عبارت دیگر، آن حضرت، نوه پسری امام حسین(علیه السلام) و نوه دختری امام حسن(علیه السلام) می باشند.

    مادر گرامی امام محمد باقر علیه السلام

    حضرت فاطمه بنت الحسن سلام الله علیها، بانوی گرامی و با منزلتی بودند که از ایشان، کراماتی نقل شده است؛ از جمله اینکه در روایتی از کتاب الکافی شریف، از امام باقر(علیه السلام) چنین نقل شده است: 

    «كَانَتْ أُمِّي قَاعِدَةً عِنْدَ جِدَارٍ فَتَصَدَّعَ الْجِدَارُ وَ سَمِعْنَا هَدَّةً شَدِيدَةً فَقَالَتْ بِيَدِهَا لَا وَ حَقِّ الْمُصْطَفَى مَا أَذِنَ اللَّهُ لَكَ فِي السُّقُوطِ فَبَقِيَ مُعَلَّقاً فِي الْجَوِّ حَتَّى جَازَتْهُ فَتَصَدَّقَ أَبِي عَنْهَا بِمِائَةِ دِينَارٍ…»

    (مادرم زیر دیواری نشسته بود، که ناگاه، دیوار شکاف خورد و ما، صدای ریزش سختی شنیدیم، در این هنگام مادرم با دست به سوی دیوار اشاره کرد و گفت: نه! به حرمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، خداوند به تو اجازه سقوط ندهد؛ پس دیوار، روی هوا معلق ماند تا اینکه مادرم از آنجا عبور کرد، سپس پدرم صد دینار از جانب مادرم صدقه داد …)

    در مقام و برتری این بانوی بزرگوار، همین بس که امام صادق(علیه السلام) در مورد ایشان فرمودند: «كَانَتْ صِدِّيقَةً لَمْ تُدْرَكْ فِي آلِ الْحَسَنِ امْرَأَةٌ مِثْلُهَا» (مادربزرگم، بانویی صدیقه [بسیار راستگو]1 بود که در خاندان امام مجتبی علیه السلام بانویی مانند ایشان دیده نشد)

    لقب های امام محمد باقر علیه السلام

    در منابع شیعه و اهل سنت، لقب هایی برای آن حضرت ذکر کرده اند،2 از جمله:

    1. امین (امانت دار)
    2. شاکر (شکر گزار)
    3. شاهد (گواهی دهنده)
    4. صابر (شکیبا)
    5. شبیه (به خاطر شباهت آن حضرت به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله) 
    6. عبد صالح (بنده شایسته)
    7. هادی (هدایت کننده)
    8. باقر (شکافنده) (در روایتی آمده که این نام در تورات، برای آن حضرت ذکر شده است)
    9. هاشمیٌّ بَینَ الهاشمِیَّین (فردی از نسل هاشم، که از پدر و مادری هاشمی نسب به دنیا آمده است.)
    10.  عَلَوِیٌّ بَینَ العَلَوِیَّین (فردی از نسل امیرالمومنین علیه السلام، که از پدر و مادری علوی نسب متولد شده است.)
    11. فاطمِیٌّ بَینَ الفاطمِیَّین (فردی از نسل حضرت زهرا سلام الله علیها، که از پدر و مادری فاطمی نسب به دنیا آمده است.)

    چرا به آن حضرت، باقر گفته اند؟

    بر اساس حدیث لوح،3 لقبی که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) با آن، پنجمین امام را نام برده، “الباقرُ علمی” است، یعنی کسی که علوم پیامبر را می شکافد و شگفتی های دانش آن حضرت را برای مردم باز و گسترده کرده و واضح و روشن می سازد.

    کنیه

    تنها کینه ای که برای آن حضرت ذکر کرده اند، “ابوجعفر” است، اما به خاطر اینکه با “ابوجعفر ثانی” که امام جواد(علیه السلام) است، اشتباه نشود، بیشتر به ایشان، “ابوجعفر اول” می گویند. 

    ولادت

    تقریبا همه منابع، مکان تولد آن حضرت را مدینه نوشته اند، اما زمان تولد آن حضرت را متفاوت نقل کرده اند.

    نقل های زمان تولد4

    بیشتر کتب شیعه، سال تولد ایشان را، 57 هجری قمری نوشته اند اما برخی از اهل سنت، سال ولادت آن حضرت را 56 هجری قمری دانسته اند.

    نقل های تاریخی، در مورد روز ولادت ایشان هم اختلاف کرده و زمان های زیر را گفته اند:

    1. عده ای از بزرگان شیعه، روز جمعه، اول ماه رجب را روز ولادت آن حضرت دانسته اند.
    2. اما گروهی دیگر بر این باورند که تولد ایشان در سوم صفر اتفاق افتاده است.

    سخنی از خود آن حضرت در این زمینه

    یعقوبی در تاریخ خود از امام باقر(علیه السلام) سخنی را نقل می کند که آن حضرت فرمودند: من چهارساله بودم که جدم حسین بن علی(علیهما السلام) به شهادت رسید. من شهادت او و آنچه در آن وقت بر ما گذشت را به یاد دارم.

    همسران و فرزندان

    کتب تاریخی، برای آن حضرت دو همسر ذکر کرده اند:

    1. ام فروة، دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر؛ از ایشان “امام صادق(علیه السلام)” و “عبدالله افطح” به دنیا آمده اند. 
    2. ام حکیم، دختر اسید (یا اسد یا سید) بن مغیره ثقفی؛ از ایشان “ابراهیم” و “عبید الله” متولد شده اند

    همچنین دو کنیز که ام ولد بوده اند را نیز برای آن حضرت گفته اند که از آنها، “علی” و “زینب” و “ام سلمه” به دنیا آمده اند.

    اما در تعداد فرزندان آن حضرت چند نقل متفاوت آمده است:5

    1. 5 پسر و 2 دختر
    2. 4 پسر و 2 دختر
    3. 3 پسر و 1 دختر
    4. 3 پسر و 6 دختر

    دوره امامت

    پس از شهادت امام سجاد(علیه السلام) در سال 95هجری قمری، امام باقر (علیه السلام) که حدودا 38 ساله بودند، عهده دار امر امامت و رهبری جامعه بودند. آن حضرت، تا سال 114قمری که به شهادت رسیدند، حدود 18 سال امر امامت را به عهده داشتند.

    دلایل امامت

    می توان روایاتی که بر امامت آن حضرت، اشاره می کند را به چند دسته تقسیم کرد:

    دسته اول: روایات تصریح کننده به امامت 12 امام

    روایات بسیاری از حضرت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) با عنوان “دوازده امام”، “دوازده خلیفه” و “دوازده امیر” وارد شده که به جانشینی تک تک امامان شیعه تصریح می کند.

    در کتبی همچون “مناقب آل ابوطالب” و “الاقتصاد شیخ طوسی” از شیعیان، و در کتبی همچون “صحیح بخاری”، “صحیح مسلم”، “مسند احمد بن حنبل” و “سنن ابی داوود” این روایات را می توان یافت.  

    دسته دوم: روایات تصریح کننده به امامت امام باقر(علیه السلام) 

    در این دسته از روایات که در کافی شریف آمده، به صورت مستقیم و غیر مستقیم از پیامبر اکرم(صلوات الله علیه و آله)، به طور واضح و آشکار، جانشینی و امامت امام باقر را بیان می شود؛ به عنوان نمونه:

    1. پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) در ذیل پاسخ به سوال یک فرد یهودی، فرمودند: … هنگامی که زمان امامت علی بن حسین تمام شود، بعد از او، پسرش، محمد که باقر خوانده می شود، امر امامت را بر عهده می گیرد.
    2. در روایتی دیگر از آن حضرت، آمده است که فرمودند: «یخرج من صلب علی ولدا سمیّی وأشبه الناس بی، علمه علمی وحکمه حکمی وهو الإمام والحجة بعد أبیه» (از نسل علی بن حسین، فرزندی به دنیا خواهد آمد که همنام من است و از همه مردم به من شبیه تر است، دانش او، دانش من و دستور او، دستور من است، و او امام و حجت بر مردم بعد از پدرش خواهد بود.) 

    ابلاغ سلام پیامبر صلوات الله و سلامه علیه توسط جابر بن عبدالله انصاری به امام باقر علیه السلام

    شیخ مفید در الارشاد خود روایتی از امام باقر(علیه السلام) را نقل می کند که فرمودند:

    روزی جابر بن عبدالله انصاری (رحمه الله) را دیدم و به او سلام دادم. او سلامم را پاسخ گفت و سپس به من گفت: تو کیستی؟ (در این هنگام، جابر، از شدت پیری، بینایی خود را از دست داده بود.)

    گفتم: محمد بن علی بن حسین(علیهم السلام)

    گفت: به من نزدیک شو.

    وقتی نزدیک شدم، دستم را بوسید و سپس خم شد که پایم را ببوسد ولی من مانع این کارش شدم.

    سپس جابر گفت: همانا رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به تو سلام می‌رساند.

    پس گفتم: و سلام و رحمت و برکات خدا بر رسول خدا باد. ولی چگونه‌ ای جابر؟

    گفت: روزی با او [یعنی با پیامبر] بودم که به من گفت:‌ ای جابر! امید است که تو باقی بمانی تا اینکه مردی از فرزندان مرا ببینی که به او محمد بن علی بن حسین گفته می‌شود و خدا به او نور و حکمت می‌بخشد. پس، از سوی من به او سلام برسان.

    دسته سوم: تصریح خود امام سجاد(علیه السلام) بر امامت امام باقر(علیه السلام) بعد از خودش

    در موارد متعدد، امام زین العابدین(علیه السلام) بر جانشینی و امامت فرزند برومندشان، تصریح کرده اند.

    به چند مورد اشاره می شود:

    1. در روایتی، امام سجاد در خطاب به فرزندشان امام باقر(علیهما السلام) فرمودند: « بُنیَّ انی جعلتک خلیفتی من بعدی » (پسرکم، من تو را جانشین بعد از خودم قرار دادم)
    2. جابر بن عبدالله انصاری، نزد “امام علی بن حسین علیه السلام” رفته و در پیش ایشان، فرزندشان ، محمد بن علی(علیه السلام) را که نوجوانی بودند، دید، از آن حضرت سوال کرده که این پسر کیست؟ امام در پاسخ او فرمودند: « هذا ابنی وصاحبُ الأمر بعدی محمدٌ الباقرُ» (این، فرزند من و مالک امور من(جانشین من) بعد از من، محمد باقر است.) 

    حاکمان دوران آن حضرت

    طبق نقل شیخ طبرسی در “اعلام الوری”، دوران امامت امام باقر(علیه السلام) با پنج تن از خلفای بنی امیه همراه بود:

    1. یک سال همزمان با خلافت ولید بن عبدالملک از سال 95 تا ۹۶ قمری
    2. 3 سال همزمان با خلافت سلیمان بن عبدالملک از سال۹۶ تا ۹۹قمری
    3. 2 سال در زمان خلافت عمر بن عبدالعزیز از سال ۹۹ تا ۱۰۱قمری
    4. 4 سال در زمان خلافت یزید بن عبدالملک از سال 101 تا 105قمری
    5. 9 سال در زمان خلافت هشام بن عبدالملک از سال 105 تا 114قمری

    ساخت اولین سکه اسلامی

    تا قبل از دوران عبد الملک مروان، معلاملات جامعه اسلامی با سکه های ساخت کشور روم انجام می گرفت؛ اما طبق برخی از نقل های تاریخی، با پیشنهاد امام سجاد(علیه السلام) و طبق نقل اعیان الشیعه، با پیشنهاد امام باقر(علیه السلام)، عبدالملک بن مروان، اقدام به ساخت سکه هایی با نشان و علامت اسلامی کرد.

    از آنجا که این قضیه در زمان امام سجاد(علیه السلام) اتفاق افتاده، برخی از نویسندگان احتمال داده اند که ممکن است پیشنهاد اولیه آن از طرف امام سجاد(علیه السلام) بوده و سپس این پیشنهاد را امام باقر(علیه السلام) به عبدالملک داده است.

    مهم ترین فعالیت های امام در دوران زندگی پر برکتشان

    نهضت علم و دانش

    بر اساس اعتراف تاریخ، امام باقر(علیه السلام) در علم و دانش، زهد و تقوا، شجاعت و بزرگی و مقام و منزلت، سرآمد تمام قبیله بنی هاشم در دوران خود بودند و آن چنان آثار علمی همچون علوم قرآنی، حدیثی، اخلاقی آن حضرت انتشار یافته و شهره شهر ها و سرزمین های اسلامی شده بود که آن تا آن زمان، از هیچکدام از فرزندان امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) برجای نمانده بود. این حرکت بزرگ علمی امام، در دوران فرزند گرامیشان، امام صادق (علیه السلام) به اوج خود رسید.

    در دورانی که پایه های حکومت اموی ها سست و ضعیف شده بود، زمینه ای برای امامین صادقین (علیهما السلام) پیش آمد که برای هیچ یک از ائمه دیگر پیش نیامده بود و فرهنگ شیعه توسط این دو معصوم، شکوفایی خود را آغاز کرد.

    شهرت علمی امام باقر(علیه السلام) نه تنها در مکه و مدینه، بلکه در عراق و ایران نیز فراگیر شده بود، تا آنجا که به گفته علامه مجلسی در بحار الانوار،گروهی از ایرانیان، بر گرد آن حضرت حلقه زده و به دنبال پاسخ سوالات علمی خود بودند.

    آثار حدیثی همچون تفسیر، در دوران امامت امام باقر(علیه السلام) به حدی رسیده بود که مسلک هایی و گروه هایی در این باره به وجود آمد. گروه هایی مانند خوارج، مرجئه، کیسانیه و غُلات، هرکدام برای انتشار باورهای خود در تلاش بودند اما امام، با دلایل محکم و متقن، استدلال های آنان را رد کرده و میان عقاید اصیل اسلامی که همان سنت نبوی و اهل بیت ایشان بود، با سایر گروه های منحرف ایجاد شده در اسلام، مرزبندی کردند. به عنوان نمونه، ایشان درباره خوارج فرمودند: خوارج، از روی نادانی، عرصه (ی دین) را بر خود تنگ گرفتند، دین، نرم تر و انعطاف پذیر تر از آن است که آنان فهمیده اند.

    آنچه از آن حضرت روایت شده، در زمینه تمام علوم اسلامی است؛ موضوعاتی همچون تفسیر و علوم قرآنی، فقه، کلام و عقاید، اخلاق، تاریخ و سیره و مسائل علوم طبیعی که گاهی برخی از شاگردان آن حضرت، آنها را به صورت کتاب جداگانه ای نگاشته اند.

    علوم حدیث

    امام باقر(علیه السلام) به احادیث جدشان رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) اهمیت می‌دادند، تا جایی که تنها ،جابر بن یزید جعفی از شاگردان امام باقر، ۷۰ هزار حدیث از حضرت رسول به نقل از امام باقر (علیه السلام) نقل کرده است. آن حضرت علاوه بر توصیه به نقل حدیث و منتشر کردن آن در میان جامعه، اصحاب خود را به فقه الحدیث و فهمیدن دقیق احادیث و آشنایی پیدا کردن با معانی آن توصیه می کردند. در خاتمه مستدرک الوسائل، حدیثی از ایشان نقل است که فرمودند:

    درجات و جایگاه شیعیان ما را با میزان روایت‌کردنِ آنان از احادیثِ اهل بیت و معرفتشان به آن احادیث بشناسید، و معرفت، همان شناخت روایت و درایة الحدیث است، و با درایت و فهم روایت است که مؤمن به بالاترین درجات ایمان می‌رسد.

    علوم تفسیر

    امام باقر(علیه السلام)، شناخت عمیق و دقیق قرآن را منحصر در بیان خاندان اهل بیت عصمت می دانستند، به این دلیل که تنها کسانی که می توانند آیات محکم را از آیات متشابه آن و آیات ناسخ را از آیات منسوخ آن جدا کنند، همان وارثان حقیقی علم پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) هستند. 

    به همین دلیل، آن حضرت با برگزاری جلسات تفسیر و پاسخ به سوالات و شبهات دانشمندان و مردم، این دانش ها را در بین جامعه اسلامی، منتشر می کردند.

    ابن ندیم در الفهرست خود، تفسیری را به امام باقر(علیه السلام) نسبت می دهد که ابوالجارود از تفاسیر آن حضرت، آن کتاب را نوشته است.

    علوم کلام

    شرایط ایجاد شده در زمان امام باقر(علیه السلام) و کمتر شدن سختگیری ها و کنترل های دستگاه حکومت، باعث شد که افکار و عقاید منحرف مختلفی به وجود بیاید. در این زمان، آن حضرت، با بیان عقاید درست و استوار شیعه، عقاید باطل و نادرست را رد کرده و شبهات وارده را با استدلالات محکم پاسخ می دادند.

    مباحث اعتقادی و کلامی آن حضرت در موضوعاتی همچون ناتوانی انسان از درک حقیقت خداوند، همیشگی بودن خداوند و لزوم اطاعت از امام و … بوده است. 

    به عنوان نمونه، به روایت زیر که پاسخ امام در مورد ذات خداوند است، توجه کنید:

    «عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي نَجْرَانَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنِ التَّوْحِيدِ[2] فَقُلْتُ أَتَوَهَّمُ شَيْئاً فَقَالَ نَعَمْ غَيْرَ مَعْقُولٍ وَ لَا مَحْدُودٍ فَمَا وَقَعَ وَهْمُكَ عَلَيْهِ مِنْ شَيْ‌ءٍ فَهُوَ خِلَافُهُ لَا يُشْبِهُهُ شَيْ‌ءٌ وَ لَا تُدْرِكُهُ الْأَوْهَامُ كَيْفَ تُدْرِكُهُ الْأَوْهَامُ وَ هُوَ خِلَافُ مَا يُعْقَلُ وَ خِلَافُ مَا يُتَصَوَّرُ فِي الْأَوْهَامِ إِنَّمَا يُتَوَهَّمُ شَيْ‌ءٌ غَيْرُ مَعْقُولٍ وَ لَا مَحْدُودٍ.»

    (ابن ابی نجران می گوید: از امام باقر علیه السلام درباره مساله از توحید پرسیدم و گفتم: چیزی را در خاطر خودم به صورت توهم می گذرانم، آیا همان خداست؟ امام فرمودند: آری، ولی نه در عقل جای گیرد و نه اندازه ای داشته باشد، هرچه که در وهم تو قرار می گیرد، خدا غیر از آن است، چیزی  شبیه او نیست، و وهم ها او را درک نکنند، چگونه وهم ها به نهایت ذاتش برسد در حالی که اوغیر از هرچیزی است که تعقل می شود و خلاف هر آن چیزی است که در وهم ها تصور می شود، درباره خدا تنها همین اندازه در خاطر می گذرد: چیزی که حقیقتش درک نمی شود و حد و اندازه ای ندارد.)

    مناظرات امام محمد باقر علیه السلام

    آن حضرت برای گسترش علوم و معارف حقیقی، با افراد مختلفی در موضوعات متعددی مناظراتی انجام داده اند از جمله: 

    از فعالیت‌های علمی امام باقر(ع)، مناظره با افراد مختلف است. برخی از مناظرات وی از این قرار است:

    • مناظره با نافع بن ازرق خارجی در مورد حلال و حرام
    • مناظره با عبد الله بن معمر لیثی درباره متعه
    • مناظره با اسقف مسیحیان درباره موضوعات تاریخی و اعتقادی 
    • مناظره با حسن بصری در مورد جبر و تفویض و تفسیر آیاتی از قرآن
    • مناظره با هشام بن عبد الملک
    • مناظره با حروری درباره خلیفه دوم
    • مناظره با محمد بن منکدر
    • مناظره با قتاده بن دعامه درباره اعمال حج

    مبارزه با اسرائیلیات

    یکی از مشکلات دیگری که در زمان امام باقر(علیه السلام) همچنان وجود داشت، وجود یهودیانی بود که در جامعه اسلامی از صدر اسلام حضور داشتند و تاثیر عمیقی در فرهنگ مسلمانان از خود برجای گذاشته بودند. آنان همان کسانی هستند که قرآن کریم، دشمنی از آنها دشمن تر و خطرناک تر برای مومنان نمی داند !

    “اسرایئیلیات” اصطلاحی در معارف اسلامی است ناظر به روایات، داستان ها و مفاهیمی است که نه در قرآن و احادیث نبوی، بلکه در تعالیم امت‌های پیشین به ویژه بنی‌اسرائیل ریشه دارند و حاصل جریانی است از داستان‌سرایی، اسطوره‌پردازی و تعالیم غیر اصیل که به ویژه در سده‌های نخست هجری قمری توسط گروهی -بیشتر از یهودیان اسلام آورده- ساخته شده و به آموزش‌های مسلمانان راه یافته است.

    امام باقر(علیه السلام) با منتشر شدن این اسرائیلیات مبارزه می‌کرد، به عنوان نمونه به روایت زیر از بحار الانوار توجه کنید:

    زراره بن اعین نقل کرده که امام باقر(علیه السلام) در حالی‌که مقابل کعبه نشسته بودند فرمودند: نگاه کردن به خانه خدا عبادت است. در همان لحظه عاصم بن عمر ، نزد امام باقر آمد و گفت: کعب الاحبار می‌گوید: “انّ الکعبة تَسْجُدُ لبیت المقدس فی کلِّ غداة” (کعبه، هر صبحگاهان در برابر بیت‌المقدس، سجده می‌کند.) امام فرمودند: نظر تو در مورد سخن کعب الاحبار چیست؟ آن مرد گفت: سخن او صحیح است. امام فرمودند: تو و کعب الاحبار هر دو دروغ می‌گویید. آن‌گاه در حالی که به شدّت ناراحت بودند فرمودند: خداوند زمینی محبوب‌تر از کعبه روی زمین نیافریده است.

    اصحاب و شاگردان

    بزرگان شیعه در مورد تعداد اصحاب و شاگردان امام باقر(علیه السلام) نقل های متعددی را ذکر کرده اند:

    1. شیخ طوسی، تعداد اصحاب و شاگردان آن حضرت را که از ایشان حدیث نقل کرده‌اند، ۴۶۲ مرد و دو زن دانسته است.
    2. باقر شریف قرشی در کتاب حیاة الامام محمد الباقر(علیه السلام)، ۴۷۷ نفر را از اصحاب آن حضرت نام برده است. 
    3. عزیزالله عطاردی در مسند الامام الباقر(علیه السلام) ۶۵۴ تن را به عنوان اصحاب و راویان آن حضرت نام برده‌است.

    اما آنچه مسلم و قطعی است این است که شش تن از اصحاب امام باقر(علیه السلام) جزء اصحاب اجماع (راویانی که علمای شیعه، بر مورد اعتماد بودن آنها اتفاق نظر دارند) دانسته‌اند:

    1. زُرارَة بن اَعین
    2. مَعروفِ بنِ خَرَّبوذ
    3. بُرَید بن معاویه
    4. فُضَیل بن یسار
    5. محمد بن مُسلِم
    6. ابوبصیر اَسَدی.

    شهادت

    تاریخ شهادت

    تاریخ نویسان، در مورد تاریخ شهادت آن حضرت هم اختلاف دارند.6

    1. عده ای شهادت ایشان را در ۵۷ سالگی و در ۷ ذی‌الحجه سال ۱۱۴ هجری قمری دانسته‌اند.
    2. برخی، ماه ربیع الاول یا ربیع الثانی را تاریخ شهادت ایشان می دانند.
    3. همچنین نقل‌های دیگری، شهادت آن حضرت را در سال‌های ۱۱۵، ۱۱۶ و ۱۱۸ هجری قمری ذکر کرده اند.

    اما آنچه به طور یقین می توان گفت این است که شهادت امام باقر(علیه السلام) در دوران خلافت هشام بن عبد الملک رخ داده است، زیرا هشام از سال ۱۰۵ تا سال ۱۲۵ قمری خلیفه بود و آخرین سالی که تاریخ نویسان در شهادت آن حضرت نقل کرده‌اند سال ۱۱۸ هجری قمری است.

    علت شهادت 

    در مورد قاتل ایشان، هم در نقل های تاریخی دو نقل آمده است:

    1. بعضی از منابع، شخص هشام بن عبدالملک را عامل شهادت ایشان دانسته‌اند.
    2. برخی دیگر از نقل ها، ابراهیم بن ولید را عامل مسمومیت آن حضرت ذکر کرده اند.

    وصیت آن حضرت

    آن حضرت، وصیت کرده بودند در لباسی که در آن نماز می‌خواندند دفن شوند و به فرزندشان، امام صادق (علیه السلام) وصیت کردند که ده سال در سرزمین منا در ایام حج برای ایشان، مراسم عزاداری بر پا کنند.

    آن حضرت را در قبرستان بقیع، کنار مرقد پدر بزرگوارش امام سجاد (علیه السلام) و عموی بزرگوار پدرش امام حسن(علیه السلام) دفن کردند.

    1. باید توجه داشت که این لقب از جایگاه ویژه ای برخوردار است که تنها قبل از آن به حضرت زهرا سلام الله علیها داده شده بود ↩︎
    2. رجوع شود به: بحار الانوار، مسند الامام الباقر، حیاة الامام الباقر، مناقب آل ابی طالب، تاریخ اهل البیت، وسیلة الخادم و … ↩︎
    3. لوحی که حدیثی بر روی آن نوشته شده، که خداوند به پیامبر اکرم(ص) به عنوان هدیه برای تولد امام حسین (ع)
      اهدا نموده و پیامبر (ص) برای شاد شدن حضرت زهرا (س) به آن حضرت بخشید. مشهور ترین راوی این حدیث، جابر بن عبد الله انصاری، صحابی معروف پیامبر اکرم ص است ↩︎
    4. رجوع شود به بحار الانوار، جلد 46، صفحات 219 تا 221 ↩︎

    5. رجوع شود به الارشاد؛ اعلام الوری؛ کشف الغمه فی معرفة الائمه؛ المجدی فی انساب الطالبین؛ الطبقات الکبیر ↩︎
    6. رجوع شود به الارشاد، مناقب آل ابی طالب، فرق الشیعه، حیات فکری سیاسی امامان شیعه ↩︎


    مطالب مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *